طبیعی است که این برنامهها بهدلیل ویژگی زنده بودن، نیاز به نظارت و مراقبت دقیقتر و حرفهایتر داشته و ناظران پخش مجربتری را میطلبند، اما متأسفانه گویی آنچنانکه باید و لازم است چنین نظارت و مراقبتی مشاهده نمیشود.
طبیعی است که این
برنامهها بهدلیل ویژگی زنده بودن، نیاز به نظارت و مراقبت دقیقتر و
حرفهایتر داشته و ناظران پخش مجربتری را میطلبند، اما متأسفانه گویی
آنچنانکه باید و لازم است چنین نظارت و مراقبتی مشاهده نمیشود و هنوز چند
روزی از آغاز پخش این ویژه برنامهها نگذشته که گافهای متعدد و بعضا مکرری
در مغایرت با اهداف و آرمانها و ارزشهای انقلاب و مردم در آنها مشاهده
شده که بعضا از فرط تکرار، قابل چشم پوشی نیستند. برنامههای زندهای که در
واقع بایستی برای سرگرم کردن مردم در چنین روزهایی پخش شوند و نه
عقدهگشایی عدهای معدود. فی المثل:
مهمان ویژهبرنامه شبکه اول سیما از
تاخیر در اطلاعرسانی بیماری کرونا در مملکت گفته و با ایجاد نوعی
بیاعتمادی نسبت به رسانههای رسمی (که در این روزهای خاص، پروپاگاندای
دشمنان کشور، سعی در بیاعتبار ساختن آن دارد) در بوقی که رسانههای بیگانه
ساختهاند، میدمد، خوانندهای در همان برنامه نه تنها به جای شاد کردن
مردم، ترانهای غمانگیز و یأسآور میخواند که شعری از شاعر درباری احمد
شاملو را (که خوانندهای در روزگار شاهنشاهی آن را خوانده بود) زمزمه
میکند، همان میهمان ویژه بهجای حرفهای امیدوارکننده و سرگرم کردن مردم
در این روزهای خانهنشینی، از فیلترینگ تلگرام مینالد که بهرغم ضرورت
عقلیاش هیچگاه ارادهای برای انجام درست آن و جایگزینی و حمایت
ازپیامرسانهای بومی شکل نگرفت و در نتیجه خسارتسازیهای آن از
ناامنیآفرینیهای سالهای 96 و 98 و برهمزدن معیشت مردم و دود کردن
سرمایههای کشور تا فجایعی مثل تحمیقشماری به بزرگی صدها نفر که همین
روزها با خوردن الکل کشته شدند و انبوه شایعهسازیهای دیگر ادامه یافت. در
همه این رویدادهای تلخ کسانی که از فیلترینگ صحیح و کامل تلگرام ممانعت
کردند باید پاسخگو باشند، چه رسد به اینکه آنتن رسانه ملی در خدمت نظرات
فاجعهآفرین آنان قرار گیرد. فقدان نظارت بر برنامههای سیما به این موارد
محدود نشده است. میهمان دیگری در برنامه دیگر، خود را شاگرد خواننده هتاک
به اسلام و انقلاب معرفی کرده
و... .
آیا از نظر مدیران رسانه ملی،
این تعداد ناهمگونی و ناهمخوانیهای برنامههای زنده تلویزیون رسمی جمهوری
اسلامی با ارزشهای ملی و دینی و حتی افق رسانهای خودشان، آن هم در
ابتدای مسیری که حدود 20 روز دیگر ادامه دارد، نگرانکننده نیست؟ آیا
نمیتوان اینگونه برداشت کرد که این هنوز از نتایج سحر است؟! آیا فقط بخش
ناچیزی از چنین گافهایی بهدلیل پروپاگاندای رسانههای بیگانه و عوامل و
کارگزاران داخلیشان باعث نشد در یک مورد بسیار نامشخص، مدیر کاردان و
متعهد شبکه 4 برکنار شود یا در موردی دیگر یک مجری مجرب و کاربلد بهدلیل
پاسخی در مقابل لجنپراکنیهای برخی شبهسلبریتیها، آنچنان هدف هجمههای
مختلف قرار گرفت که علیرغم تجربه چندین و چند ساله برای مدتی برنامه و
حضورش در تلویزیون زیر علامت سؤال رفت، یا در مورد جزیی دیگری که مهمان
برنامه، خناسان داخلی را نسبت به حضور داعش در سرزمینشان هشدار داده بود،
اساساً بسیاری از برنامههای زنده لغو
شد؟
چرا همواره این یک بام و
دو هوا در رسانههای ما بهخصوص رسانه ملی وجود داشته و به جای نااهلان و
نامحرمان با انقلاب و مردم، نیروهای انقلاب و حزباللهی که رسانه ملی در
واقع بایستی مأمن آنها باشد، تحت فشار قرار داشته و با کمترین اشتباهی به
سرعت حذف میشوند اما درمورد شایعهپراکنیها و تکرار اتهامات بیگانگان
توسط گروهی از همین نااهلان که متأسفانه در رسانه ملی نفوذ جدی دارند، اگر
خیلی مورد اعتراض مردم و نیروهای انقلابی قرار بگیرند در نهایت به یک
عذرخواهی ساده اکتفا
میشود؟!
مدیران رسانه ملی حتما میدانند و
توجه دارند امانتی که از بیتالمال و انقلاب در اختیار آنها قرار گرفته بر
اساس رهنمود ماندگار بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی، نبایستی در اختیار
نااهلان و نامحرمان گذاشته شود و آنها به راحتی از این تریبون برای
القائات رسانههای بیگانه استفاده کرده و زمینه توطئههای آنها علیه ملت
ایران را از کیسه همین ملت تامین
کنند.