بحران کرونا چه تغييراتي در مناسبات جهاني به وجود آورده است؟
يکي از وعدههاي جهاني شدن انتقال بيماريها از يک جامعه به جامعه ديگر است. بهعنوان مثال در شرايط کنوني در نيمکره جنوبي زمين تابستان است اما نيمکره شمالي زمستان است.
بحران کرونا چه تغييراتي در مناسبات جهاني به وجود آورده است؟
يکي از وعدههاي جهاني شدن انتقال بيماريها از يک جامعه به جامعه ديگر
است. بهعنوان مثال در شرايط کنوني در نيمکره جنوبي زمين تابستان است اما
نيمکره شمالي زمستان است. به همين دليل نيز با تغيير فصلها بيماري از
کشورهاي دو نيمکره به يکديگر منتقل ميشود. اين وضعيت در مناسک و مراسمي که
با جمع گسترده سروکار دارند نيز وجود دارد که تجمعات با خود بيماريهايي
در پي دارند. با اين وجود بحران کرونا سبب پديد آمدن جامعه جهاني جديدي
خواهد شد. مهمترين دستاورد اين اجتماع مدني کنار گذاشتن سرمايهداري است.
اسلاوي ژيژک بهتازگي در مطلبي عنوان کرده کرونا سبب خواهد شد سرمايهداري
جهاني از بين برود. جامعه مدني به وسيله شبکههاي اجتماعي به اجتماع مدني
تغيير پيدا کرده است. شبکههاي اجتماعي در آينده محملي براي همياري جهاني
در بين جوامع مختلف خواهد شد. جامعه جهاني آينده براساس سرمايهداري شکل
نخواهد گرفت و بلکه براساس مردمگرايي و عرفگرايي خاصي است که با
عدالتگرايي عرفي همراه خواهد بود. در نتيجه ديگر با عدالت سوسياليستي يا
عدالت ليبراليستي مواجه نخواهيم بود.
اين تغييرات داراي چه مختصاتي است و چه پيامدهايي با خود به همراه خواهد داشت؟
در شرايط کنوني فيزيک و متافيزيک جهاني در حال تغيير است. کرونا فيزيک
جهان را در نورديده و از طرف ديگر متافيزيک خاص خود را ايجاد کرده است.
وضعيت امروز به شکلي است که در کشورهاي اروپايي نوعي خداگرايي خاص ايجاد
شده است. به همين دليل تغييرات کنوني جهان عرصههاي مختلف زندگي بشر را تحت
تاثير قرار خواهد داد. شرايط به سمتي در حالي حرکت است که ميتوان نوعي
انقلاب مذهبي را انتظار داشت. ديدگاهي که در حال شکلگيري است، با نگاههاي
پيشين در اغلب اديان بزرگ و حتي در ادياني مانند بوديسم متفاوت و مبتني بر
يک حکمت خاص خود است. بهنظر ميرسد نوعي نگاه عام جهاني براساس حکمت و
فطرت در حال شکلگيري است. اين نگاه را ميتوان در آموزههاي نيچه، زيمل،
فرويد و ويتگنشتاين در گذشته رديابي کرد که برخلاف فرقهگرايي است که در
نهايت منجر به فاشيسم ميشود. نمونه بارز آن کشتار مسلمانان در هند در
روزهاي گذشته است. در نتيجه مذهبهاي فرقهاي در حال شکست خوردن هستند. در
چنين شرايطي مذهبهاي جهاني شکل ميگيرند که حکمت و عدالت در آن محوريت
قرار دارد. اين موضوع در ديدگاههاي فويرباخ وجود دارد هنگامي که گوهر
مسيحيت را مورد نقد قرار ميدهد و اين آموزهها را مطرح ميکند. ديدگاههاي
فويرباخ در اين زمينه بيشتر وجهه عرفاني به خود ميگيرد. در قرن بيستم
آموزههاي فويرباخ مورد نظر اميل دورکيم قرار گرفت و وي نيز بهدنبال مذهب
جديدي بود که بتواند براي انسان قرن بيستم کاربرد داشته باشد. امروز برخي
از موج سوم جهاني شدن نام ميبرند که کرونا يکي از دلايل آن خواهد بود.
کرونا کاري کرده است که هيچکس در مرزهاي جغرافيايي خود در وضعيت امن قرار
ندارد.
برخي از تحليلگران از بحران کرونا بهعنوان يک جنگ
بيولوژيک نام ميبرند. آيا شواهد و قرائن موجود بيانگر يک جنگ بيولوژيک بين
قدرتهاي جهاني است؟
اين موضوع در شرايط کنوني قابل بحث
است. پس از اينکه کرونا در چين آغاز شد ما شاهد تهاجم رسانهاي آمريکا عليه
چين بوديم. اين اتفاق زماني که کرونا وارد ايران شد نيز وجود داشت و
آمريکا عليه ايران نيز اين جنگ رسانهاي را به راهانداخت. در شرايط کنوني
نيز اين تهاجم عليه کشور ايتاليا وجود دارد. برخي از کارشناسان معتقدند
شهرهاي ووهان، رم و قم از جمله شهرهاي مذهبي هستند که مورد تهاجم ويروس
کرونا قرار گرفتهاند. اين مساله که پس از ورود ويروس کرونا به يک کشور
عليه آن کشور تهاجم رسانهاي صورت ميگيرد، مورد تنفر مردم جهان قرار گرفته
است. در چنين شرايطي جريان فاشيسم جهاني مانند دونالد ترامپ در آمريکا،
مودي در هند، پوتين در روسيه، جانسون در انگليس و اردوغان در ترکيه تلاش
ميکند ديگران را مورد هجمه رسانهاي قرار دهد؛ رويکردي که در نهايت به
شکست منجر خواهد شد. يکي از نشانههايي که بيانگر جنگ احتمالي بيولوژيک است
پنهان کردن اسناد بحران کرونا در آمريکا و عدم اجازه انتشار آنهاست. اين
وضعيت تاحدودي در ترکيه نيز وجود داشته و بهنظر ميرسد ترکيه نيز آمار
مبتلايان به کرونا را مخفي کرده است. جنگ بيولوژيک تئوري است که پس از جنگ
اتمي در جهان مطرح شد. جنگ اتمي در عين اينکه ساختمانها و زيرساختهاي
فيزيکي را از بين ميبرد انسانها را نيز ميکشت. اين در حالي است که در
جنگ بيولوژيک تنها انسانها کشته ميشوند. در چنين شرايطي ساختارهاي
اقتصادي و سياسي نيز به سمت فروپاشي حرکت ميکنند. در نتيجه اگر در ماجراي
کرونا جنگ بيولوژيک رخ داده باشد جهان بايد منتظر يک اتفاق خاص در تاريخ
تحولات خود باشد. برخي براساس تئوري توماس مالتوس عنوان ميکنند که در
شرايط کنوني سهميليارد از جمعيت جهان اضافي است. به همين دليل نيز عنوان
ميشود اراده پنهان جهاني وجود دارد که اتفاقي در جهان رقم ميزند تا جمعيت
جهان کاهش پيدا کند. حادثه يازده سپتامبر و شيوع بيماريهايي مانند ايدز،
سارس و در شرايط کنوني کرونا، شواهدي براي اين نگاه هستند.
منشأ اين اراده پنهان کجاست؟
در شرايط کنوني از دو نوع کرونا سخن گفته ميشود. يک نوع کرونا
چهلدرصد تهاجمي و ديگري هفتاددرصد تهاجمي است. اين احتمال وجود دارد که در
ابتدا آمريکا براي فروپاشي اقتصاد چين از کرونايچهلدرصدي عليه اين کشور
استفاده کرده باشند و در مقابل چين تلاش کرده کانون بحران را با کروناي
هفتاددرصد تهاجمي به کشورهاي غربي و آمريکا منتقل کند. در نتيجه اين احتمال
وجود دارد که چين که در گذشته نيز توسط بيماري سارس تهديد شده بود خودش
کروناي هفتاددرصد تهاجمي را توليد کرده و به غرب فرستاده باشد. البته برخي
از کشورها مانند انگليس نيز در اين بحران بهدنبال سود اقتصادي هستند.
بهعنوان مثال انگليس اعلام کرد که اگر افراد سالمند در اين کشور به وسيله
کرونا کشته شوند فوايد اقتصادي به همراه خواهد داشت. اين نگاه بر فقراي
آمريکا نيز تمرکز يافته و برخي عنوان ميکنند اگر اينهابه وسيله کرونا از
بين بروند پيشرفت اقتصادي بيشتري نصيب کشور ميشود. همه اين اتفاقات نشان
ميدهد که جنگ بيولوژيک نيز در کنار جنگ نفت آغاز شده است. نکته قابل تأمل
اين بود که پس از شيوع کرونا بلافاصله جنگهاي تبليغاتي براي شکستن
ارادهها آغاز شد. شايد يکي از دلايلي که چين در مهار بحران کرونا به ايران
کمک ميکند نيز اين است که چين جنگ بيولوژيک را پذيرفته و به همين دليل
تلاش ميکند کشورهاي متحد خود از اين بحران صدمات کمتري ببينند.
بحران کرونا چه پيامدهاي جامعهشناختي در جامعه ايران داشته است؟
جامعه ايران در بحران کرونا نشان داد که هنوز يک جامعه ساده و بيتحرک
است و هنوز به مرحله خطرپذيري و ريسکپذيري نرسيده است. اولين عامل در
توسعه يک جامعه ريسکپذيري آن جامعه است. اين در حالي است که جامعه ايران
هنوز با اين مرحله فاصله دارد. همه جوامعي که پيشرفت کردهاند در مراحلي از
زيست خود خطرپذيري و ريسکپذيري را تجربه کردهاند. به همين دليل نيز
بهرغم هشدارهاي مسئولان هنوز مردم خطر کرونا را جدي نگرفتهاند. البته
تناقضهاي موجود در آگاهي رساني به مردم در اين مساله نقش داشته است.
بهعنوان مثال صداوسيما از يک طرف مردم را دعوت ميکند که در خانههاي خود
بمانند و از سوي ديگر تبليغاتي از فروشگاهها پخش ميکند و مردم را تهييج
ميکند که به مراکز خريد بروند. به همين دليل در شرايطي که کشور با بحران
مواجه است مراکز خريد مملو از جمعيت است که با فاصله بسيار کمي از همديگر
در حال خريد هستند. در روزهاي ابتدايي که وجود ويروس کرونا در قم قطعي بود
هنوز مردم در خيابانها حضور داشتند. بنده معتقدم تحولات مهمي در رويکرد
مذهبي در قم بهعنوان يکي از مهمترين شهرهاي مذهبي کشور در حال رخ دادن
است. در بحران کرونا به جاي اينکه برخورد فقهي با اين ماجرا صورت بگيرد
برخورد عرفاني صورت گرفت. از نظر فقهي بايد زيارتگاههاي مذهبي بهدليل
سلامتي مردم بسته ميشد. در حالي که برخي با نگاه عرفاني به هشدارهاي
بهداشتي گوش ندادند و همچنان همان رويکرد گذشته خود را تکرار کردند.
آيتا... سيستاني به محض مسجل شدن خطر کرونا براي سلامتي مردم اعلام کردند
حرم مطهر حضرت علي(ع) بايد بسته شود و همه اماکن زيارتي بايد بسته شود.
اقدام آيتا... سيستاني يک اقدام فقهي است نه عرفاني.
چرا معتقديد تحولات مهم مذهبي در شهر قم در حال رخ دادن است؟
يکي از مهم ترين دلايلي که در قرون وسطي مردم بهدليل بيماريها و
وضعيت نامناسب بهداشتي جان خود را از دست ميدادند اين بود که بهصورت
عرفاني با علم پزشکي برخورد ميشد. قم در عمل پايتخت دوم ايران است. قم در
گذشته از پارادايم فقهي و عقلايي اصفهان و يزد استفاده ميکرد اما در شرايط
کنوني نشانههايي مبني بر استفاده از پارادايم عرفاني مشهد در اين شهر به
چشم ميخورد. اين در حالي است که شهرهاي همدان و کاشان نيز اين رويکرد را
تقويت ميکنند و جنبههاي عرفاني قم را افزايش دادهاند. در نتيجه تاثير
مکتب فقهي و عقلاني مکتب نجف بر قم تحت الشعاع قرار گرفته. اين در حالي است
که مکتب قم در برخي مقاطع تاريخي و بهخصوص در زمان آيتا... بروجردي و
حائري شيرازي از نظر عقلي از مکتب نجف نيز پيشي گرفته بود و يک مکتب فقهي،
تاريخمحور متديک در اين شهر شکل گرفته بود که بقيه مکاتب مذهبي را تحت
تاثير قرار داده بود. اين در حالي است که تبريز همچنان بهعنوان يک مکتب
مذهبي عقلاني باقي مانده و با شخصيتهايي مانند آيتا... جعفر سبحاني اين
مکتب زنده باقي مانده است. در نتيجه آنچه در آينده رخ خواهد داد انقلاب
بزرگ پارادايمي است. اين پارادايم يا دوباره به ميراث اصفهان و قم
بازميگردد و يا از صحنه حذف خواهد شد. کرونا نيز اين امر را تسريع کرده
است.
ارزيابي شما از مديريت بحران کرونا توسط دولت و ساير نهادها چيست؟ آيا در اين زمينه عملکرد موفقي وجود داشته است؟
در شرايط کنوني دولت به يک اداره تقليل پيدا کرده است. دولت بايد در
چنين شرايطي مردم را تهييج کند و وضعيت را مديريت کند. اين اتفاقي است که
در آمريکا رخ ميدهد. در آمريکا فيلمهاي مختلفي در زمينه مهار بحرانها و
بلاياي طبيعي مانند فوران آتشفشانها، وقوع سيل و يا شيوع بيماريهاي
خطرناک ساخته شده و مردم اين کشور به خوبي با روشهاي مقابله با خطرهاي
جمعي آشنا هستند. اين در حالي است که در جامعه ما چنين فيلمهايي ساخته
نميشود. نکته ديگر اينکه رسانه ملي گاه با تناقضگوييهاي عجيب خود ذهن
مردم را مشوش کرده و قدرت تصميمگيري مردم را کاهش داده است. تجربه تاريخي
نشان داده که مهمترين مشکل ما در چالشهاي ملي بحران رسانهاي است. اين
وضعيت درباره دولت نيز وجود دارد و دولت نيز فاقد يک سيستم منسجم
اطلاعرساني در چنين شرايطي است. ما در اغلب انتخابات با شکست رسانهاي
مواجه بودهايم و به همين دليل نيز رسانههاي خارجي از اين وضعيت
سوءاستفاده ميکنند. اين در حالي است که در بحران کرونا نيز صداوسيما با
توفيق رسانهاي مواجه نبوده است.