کد خبر: ۳۰۸۱
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۲
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
این روزها «کرونا» بخشی از زندگی بشر شده است. اکثر اخبار جهان، مربوط به این نیم‌ذره موجود است. ویروسی که سایه‌اش را بر همه ابعاد زیست انسانی انداخته است. حتی سیاست را هم متاثر کرده است.

محمدعلی وکیلی

این روزها «کرونا» بخشی از زندگی بشر شده است. اکثر اخبار جهان، مربوط به این نیم‌ذره موجود است. ویروسی که سایه‌اش را بر همه ابعاد زیست انسانی انداخته است. حتی سیاست را هم متاثر کرده است. مطمئن نیستم که تا چه مدت سایه حضور این ویروس را در زندگی خود باید حس کنیم و سبک زندگی خود را برای همزیستی با کروناویروس تنظیم کنیم، اما به‌هر روی، تا اینجای کار، پهلوهای پنهانی را برای ما آشکار کرد. آگاهی اساساً همین‌گونه به دست می‌آید؛ تکانه‌ای باید صحنه را به سخن وادارَد. تا حرف‌ها و نکته‌های نو به رو آیند. کرونا همین کار را با جهان کرد؛ نکاتی را برکشید تا پیش از این یا مجهول بود یا بدین‌سان، نمی‌درخشید.
۱- تعداد قابل توجه برخوردهای غیرمسئولانه در میان همه جوامع در جهان، از این واقعیت پرده برداشت که «وضع طبیعیِ» بشر به آنچه هابز می‌گفت نزدیک‌تر است تا به آنچه لاک توصیف می‌کرد! انگار وضعِ تمدنیِ کنونی، بندِ یک وضعیتِ اقتداری است؛ اگر یک آن، قانون مقتدر معلق شود به چشم به‌هم زدنی به وضع طبیعی برمی‌گردیم! این روزها به جز دست‌ها، چشم‌ها را هم باید بشوییم و ببینیم که انبانِ انسانِ معاصر هرچه از «حق» پر شده، انگار بندهای تکلیفش بریده و ساییده‌تر شده.
۲- کرونا نشان داد که «اصل حیات» در همه ابعاد هستی حاضر و نافذ است. این اصل، همان قانون تعادل است. اگر به این قانون تجاوز بشود، هستی شورش خواهد کرد. این اصل برای هر اِلِمانی از هستی هم برقرار است. اگر نظم اجتماعی را از ریل عدالت خارج کردیم، شورش اجتماعی رخ خواهد داد. اگر به کوه‌ها و دره‌ها تجاوز کردیم، طبیعت حتماً واکنش نشان خواهد داد وبا سیل، بهمن، آتش‌فشان یا هرچیز دیگری بر ما خواهد شورید. اگر به حیات‌وحش دست‌درازی کردیم، حتماً توسط یک آنفولانزا یا کرونا و یا چیزی دیگر پشت‌دستی خواهیم خورد. از همه مهم‌تر، اگر حق و تکلیف را از نهج عدل خارج کردیم، کائنات شورش خواهد کرد و روزگار بر ما سخت خواهد گرفت. چه بسا راز اینکه سایه بلا از سرمان کم نمی‌شود، در این باشد که ما بیش از سقفِ ظرفیتِ کائنات، مرتکب ظلم شده‌ایم. هیچ چیز مانند ظلم، خشم هستی را برنمی‌انگیزد. وقتی هستی خشم می‌کند یعنی دامنِ بلا پهن شده است.
۳- کرونا اصلِ دیگری را برکشید. اینکه هیچ اتفاقِ «تک افتاده» در جهان نداریم. ما همه سوار بر یک کشتی هستیم. به تعبیری، جهان، جهانی شده است. هرقدر هم کاخ‌های خود را بلند و دور از دسترس دیگران بسازیم، باز هم رحمت و بلای جمعی منتفی نمی‌شود. انگار جهانِ جدید هم نتوانست خدشه‌ای در قانونِ «بنی آدم اعضای یک پیکرند» بیندازد. کرونا نشان داد، همچنان همه بشر بر یک کشتی سوارند؛ اگر گوشه‌ای سوراخ شود خطر غرق شدن برای همه ایجاد می‌شود. کرونا نشان داد همچنان امکانِ تعریفِ منافعِ تماماً شخصی و بریده از «دیگری»، وجود ندارد. کرونا نشان داد همچنان «امر شخصی» برای سعادت و سلامت نابسنده است.
نام:
ایمیل:
* نظر: