برای برخی مایه طنز و اسباب لایک و فالوور جمع کردن است اما برای ما مایه تاسف است و شرمساری!طی روزهای گذشته تصاویر و ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی منتشر میشود که حقیقتا بنده دعا میکنم هرچه زودتر این ایام تبلیغات کاندیداهای مجلس به پایان برسد.
برای برخی مایه طنز و
اسباب لایک و فالوور جمع کردن است اما برای ما مایه تاسف است و شرمساری!طی
روزهای گذشته تصاویر و ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی منتشر میشود که
حقیقتا بنده دعا میکنم هرچه زودتر این ایام تبلیغات کاندیداهای مجلس به
پایان برسد. در طول سالهایی که به عنوان یک فعال رسانهای انتخابات مختلفی
را تجربه کردهام
هیچ وقت شاهد این مدل از تبلیغات نبودم.
آری؛ در
سالهای گذشته در گوشه و کنار خبر میرسید که پولی پخش شده و یا سفره شام
یا ناهاری پهن شده اما دیگر شاهد خوانندگی کاندیدا، گریه کردن به خاطر
نداشتن یک ستاد آبرومند، تهدید سایر کاندیداها برای عدم انصراف و انصراف در
صورت پول گرفتن،قلیان و چای رایگان، برگزاری مراسم کباب خوری، حضور در
مراسمهای عجیب، شادی و هلهله منحصر به فرد طرفداران و ... نبودیم.
بهر
حال این رفتارهای شاذ و سطحی برخی کاندیداهای مجلس یک سوال بدیهی و روشن
را در ذهن ایجاد مینماید که این افراد چگونه و بر چه اساسی احراز صلاحیت
شدهاند؟ البته مراد من از طرح این پرسش لزوما ایجاد سختگیریهای بیشتر
نیست، بلکه بررسی این ابهام است که چطور افرادی که در عالم سیاست و مدیریت
وزنههای قابل تاملی شناخته میشوند صلاحیت شان احراز نمیشود لیکن چنین
افرادی که مشخص است در مجلس جایگاهی نخواهند داشت و به نظر میرسد کلا
برداشت غلطی از مفهوم نمایندگی دارند از فیلترهای مختلف عبور کردهاند. خب
به این ابهام باید پاسخ داده شود چرا که حتما ذهن برخی دیگر هم مثل بنده
درگیر چنین سوالی است .
قطعا منکر حضور نهادهای نظارتی نیستیم و حضور
آنان پیش، حین و پس از هر انتخاباتی لازم است اما سهم قشرهایی از مردم هم
باید مشخص شود. حتما چنین افرادی که مثالهایی در مورد آنان آمد منتخب
نخواهند بود؛ بهرحال جامعه خوب میداند و میفهمد یک نماینده مجلس واقعی
باید چه خصوصیاتی داشته باشد تا بتواند صدای آنان باشد. کسانی که با
رفتارهای مشمئزکننده این جایگاه را
پیش از ورود به مجلس به استهزا گرفتهاند قطعا حق ورود و نشستن بر صندلیهای سبز بهارستان را ندارند. مردم هم این نکته را
به خوبی میدانند و حتی اگر نهادهای نظارتی هم ورود نکنند آنان دست رد
به سینه چنین افرادی میزنند.
از
زاویه دیگر اکنون میتوان به این بحث نگریست. یعنی همانطور که مردم چنین
افرادی را تحت عنوان نماینده نمیپذیرند بهرحال با توجه به سلایق سیاسی و
فکری خود افرادی را میپسندند که تحت عناوین مختلف از گردونه رقابت حذف
شدهاند. همانطور که آنجا یقین داریم مردم به کسی که با جلف بازی قصد دارد
نمایند مجلس شود «نه» می گویند اینجا هم یقین داشته باشیم مردم کسی و یا
کسانی را برنمیگزینند که منافع ملی را زیر سوال ببرند. باز هم تاکید
میکنم ظهور و بروز نهادهای نظارتی مثل شورای نگهبان امری محتوم و قطعی است
و حرفی در آن نیست؛ اما به هر روی با توجه به آنچه گفته شد ابهاماتی نیز
مطرح است.