چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در حالی جشن گرفته میشود که کشور در شرایط ویژهای قرار گرفته است. افزایش سطح تنشهای بینالمللی، انتخابات مجلس شورای اسلامی و البته تغییر در پارادایمهای گفتمانی اجتماعی، لزوم تغییر در امر سیاستگذاری را بیش از گذشته نشان میدهد.
ژوبین صفاری
چهل و یکمین سالگرد پیروزی
انقلاب اسلامی در حالی جشن گرفته میشود که کشور در شرایط ویژهای قرار
گرفته است. افزایش سطح تنشهای بینالمللی، انتخابات مجلس شورای اسلامی و
البته تغییر در پارادایمهای گفتمانی اجتماعی، لزوم تغییر در امر
سیاستگذاری را بیش از گذشته نشان میدهد. چنانکه بر کسی پوشیده نیست که
وضعیت اقتصادی مردم نیز به انواع دلایل در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. با این
همه اقتصاد نیز میتواند به عنوان یک وابسته از متغیرهای سیاسی تغییر مسیر
دهد که این موضوع خود جای بحثی خارج از این مجال میطلبد. اما فضای
اجتماعی این روزها بیش از گذشته لحنی از عصبانیت به خود گرفته است که انگار
تحمل شنیدن و بودن مخالف جای خود را به برچسب زنی و درصورت داشتن قدرت
حذف دیگری داده است.
بیتردید یکی از کارکردهای انقلاب اسلامی، در 41
سال پیش عصیان در برابر تک صدایی رژیم گذشته بود. تکصداییای که معتقد بود
هرکس عضو حزب رستاخیز نشود باید جامه هجرت بر تن کند. اما بعد از انقلاب
اسلامی تعدد انتخاباتها، نوید تمرین در زمین دموکراسی و مردمسالاری را
سال به سال بیشتر کرد هرچند که همواره با شرایط ایدهآل فاصله داشت. اما
تجربه این سالها نشان داده است که اوج و فرود صندوق رای همواره وابسته به
تکثر در انتخاب مردم بوده است. آنجا که سیاستگذاران دایره تکثر را گسترده
کردهاند حضور هم حداکثری بوده است. در این شرایط اما عمل سیاستگذاران در
برخورد سلبی با اندیشههای متفاوت سبب شده تا فضای اجتماعی به جای الگو
گرفتن از رویه مسامحهجویی، دچار عصیانی شوند که حتی اگر حرف درستی زده شود
با انواع توهینها با آن مواجه شوند.
نمونه این پرخاش اجتماعی را در
مواجهه با هنرمندان در جشنواره فجر میتوان دید آنجا که یک بازیگر خود با
عصبانیت گاه حرفهای درستی هم زد اما باز با عصبانیت عده دیگری از هنرمندان
و گاه توهینها روبهرو شد. هر دو وجه این ماجرا بدون در نظر گرفتن محتوای
جدالشان، با فرمی از پرخاش و عصبیت با یکدیگر روبهرو شدند. گو اینکه اگر
دستشان میرسید به حذف کامل یکدیگر برمیخاستند. این نشان میدهد که
پذیرش دیگری به عنوان یک اصل مترقی در هر نظام سیاسی و اجتماعی هنوز بعد از
4 دهه در ارکان اجتماعی نهادینه نشده است. رابطه بین تکثرگرایی در
موضوعاتی مانند انتخابات و البته گفتوگوی اجتماعی، اگر چه باید از منظر
جامعه شناختی بررسی دقیق شود اما قطعاً تاثیر مستقیم بر یکدیگر دارند. به
عبارت دیگر هرگاه نظام سیاسی بتواند زیر چتر خود انواع اندیشهها را
بپذیرد این الگو به طبقات پایینتر نظام اجتماعی نیز سرایت میکند.
درنهایت
باید گفت که انقلاب اسلامی بیتردید الگویی برای مقابله با تکصدایی در
نظم اجتماعی بوده است. امروز نیز با گذشت 41 سال از پیروزی انقلاب اسلامی
آنچه میتواند همچنان چتر وحدت را بر سر جامعه ایران گسترده کند. پذیرش
آرای مخالف و اندیشه متفاوت در نظم اجتماعی و سیاسی است؛ موضوعی که
میتواند در هر انتخابات نمود عینیتری پیدا کند. با این همه دستگاههای
متولی نیز زمانی میتوانند مردم را دعوت به تسامح کنند که خود واعظ بیعمل
در اجرای این مفهوم نباشند.