اظهارنظرهای وحدتآمیز تنها به شهاب حسینی محدود نشد و برای مثال داریوش ارجمند بازیگر پیشکسوت کشورمان که چند روز پیش در جریان نشست خبری فیلم «بلوا» نسبت به شخصیت شهید قاسم سلیمانی ادای دین کرده بود، بار دیگر و این بار در آیین رونمایی از کتاب «مکتب سلیمانی» به مقام این سردار شهید سپاه اسلام ادای دین کرد.
سرویس فرهنگ و
هنر جوان آنلاین: اظهارنظرهای وحدتآمیز تنها به شهاب حسینی محدود نشد و
برای مثال داریوش ارجمند بازیگر پیشکسوت کشورمان که چند روز پیش در جریان
نشست خبری فیلم «بلوا» نسبت به شخصیت شهید قاسم سلیمانی ادای دین کرده بود،
بار دیگر و این بار در آیین رونمایی از کتاب «مکتب سلیمانی» به مقام این
سردار شهید سپاه اسلام ادای دین کرد.
درباره جشنواره فیلم فجر
سیوهشتم این گزارهای جالب و البته عبرتآموز است که عدهای معدود با شعار
تحریم جشنواره اقدام به فضاسازی علیه این رویداد ملی کردند و در آستانه
برگزاری جشن و راهپیمایی ۲۲ بهمن خوراک تازهای برای رسانههای ضدانقلاب
فراهم نمودند، اما هرگز نزد خود فکر نمیکردند که اقدامات آنها منجر به ضد
خود شود و واکنشهایی که از سوی برخی چهرههای موجه ایجاد میشود، خون
تازهای به جریان اصیل انقلاب اسلامی تزریق کند و موجب وحدت بیشتر مردم
شود.
دفاع از اعطای جایزه به امام زمان (عج)
حمله به سینماگران
متعهد یکی از حربهها برای در تنگنا گذاشتن این چهرهها بود، برای مثال
شهاب حسینی در جشنواره فجر در پاسخ به سؤال فردی درباره اعطای جایزه نخل
طلا به امام زمان (عج) و اینکه چرا نه در جشنواره «کن» بلکه در ایران این
موضوع را اعلام کرد، گفت: «در جشنواره «کن» نمیشود درباره امام زمان (عج)
صحبت کرد. این چه سفسطهای است؟ آنها درکی از آن موضوع ندارند. در «کن» تا
لحظه آخر به من نگفتند قرار است جایزه بگیرم. از اینکه همکاران میدانستند
و به من نگفتند گلهمند هستم. چیزهایی است که در زندگی خصوصی از دل آدم
میگذرد، من آمدم و در سرزمین خودم و آن حرفها را گفتم. اینها به فرانسه
چه ربطی دارد؟ اگر آنجا میگفتم چه بازتابی داشت؟ من پیش خودم در دل خودم
گفتم همزمان با نیمه شعبان از نظر من در زندگی من معجزهای رخ داد، آنجا
حرف نزدم، چون در آنجا غافلگیر شدم ولی در مملکت خودم صحبت کردم و این طور
برخورد میشود! اسلام محصول ۵۰ سال پیش نیست، حاصل ۱۴۰۰ سال است. سراینده
کتاب حافظی که روی طاقچه خانه شماست، قرآن را به ۱۴ روایت میخواند. من به
اعتقاداتم میبالم ولی هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.»
حسینی در
بخش دیگری از سخنانش نسبت به تحریم جشنواره فیلم فجر از سوی تعدادی سینماگر
عنوان کرد: من برنمیتابم و نمیتوانم ساکت بنشینم که یک استاد پیشکسوت
سینما که هر سال برخورد ناراحتکننده با آثارش شده است، امسال فیلمی
میسازد که میداند نسبت به آن هم واکنش منفی نشان خواهند داد و برای همین
روغن ریخته را نذر امامزاده میکند و سنگ بنایی میگذارد که نتیجه آن جز
تفرقهافکنی نیست و بقیه را در تنگنای اخلاقی میگذارد. این عین بیانصافی
است. چرا یک نفر باید آنقدر آدم خودخواهی باشد که ملاحظه هیچ کس را نکند.
اینکه به من میگویند به خاطر حمایتت از جشنواره فجر به شما امتیاز ویژه
داده شده تا فیلمت در خارج از مسابقه اکران شود، میگویم خیر اینطور نیست.
ما طبق قانون فیلم را آوردیم، فیلمهای دیگر هم میتوانستند درخواست حضور
کنند.
حسینی با اشاره به قربانیان سقوط هواپیمای اوکراینی افزود:
۱۷۶عزیز را در سانحه از دست دادیم و این اتفاق وحشتناک رخ داده است، اینکه
این موضوع را سر یکسری نخبه دیگر خالی کنیم، شد راهحل؟! من همیشه به خاطر
احترام به مخاطب با همکارانم درگیر شدهام که هر مزخرفی را به عنوان فیلم
نسازید و تحویل مخاطب ندهید. من حرفم را زدهام. از همان موقع که مصاحبه
کردم، خط فکری من مشخص بوده است. من سالهاست این حرفها را زدهام، اما ما
که دم از دموکراسی میزنیم، نمیتوانیم حرفمان را راحت بزنیم. این دیگر
مشکل من نیست، مشکل بخشی از جامعه است.
مؤدبانه نامه نوشتم ولی ناسزا گفتند!
حسینی
با اشاره به بازتابهای مجازی نامهنگاریهای اخیرش گفت: چیزی که من را
ناراحت و نگران کرد، کامنتهایی بود که قابل بازپخش و خواندن نیست! و این
غمانگیزترین قسمت ماجراست که مردمی نتوانند حرف دیگران را تحمل کنند. دو
نامه نوشتم که تمام تلاشم را کردم با ادب باشد، جواب آن فحش و فضیحت نبود.
یکی من را به باد انتقاد بگیرد، اشکالی ندارد. به خاطر خودم ناراحت نیستم،
خدا را شکر که تکلیفم روشن شد، فکر نمیکنم ورای توانایی خودم دیگر نیاز
باشد که احترام بگذارم، تعارفها دیگر برداشته شد.
حسینی ادامه داد:
در مصاحبهای گفتم مردم اگر صدای رسایی داشته باشند و از تریبون برخوردار
باشند، نیازی نیست به خیابانها بروند و با هزینههای سنگین فریاد بزنند.
صدایی که شنیده نشود بلندتر میشود، اگر هنرمندیم و ادعا داریم، صدای مردم
باشیم و هزینهها را کم کنیم، قهر کردن راه چاره نیست. نمیخواهید بیایید،
نیایید. با نیامدن شما چه میشود، من نوعی بمیرم دنیا آخ نمیگوید.
ارجمند: سردار سلیمانی زمینی نبود
اما
روز گذشته داریوش ارجمند در آیین رونمایی از کتاب مکتب سلیمانی عنوان کرد:
سخن گفتن از قاسم سلیمانی سخت است. من درباره هر موضوعی اظهارنظر میکنم و
داعیهدار هستم، اما اینجا وقتی میخواهم از سردار بگویم لال میشوم.
معتقدم سینما و جشنواه فجر به برکت خون سردار سلیمانی و همرزمانش رونق
دارد.
ارجمند با بیان اینکه ما مردم بیمعرفتی نیستیم، تصریح کرد: من
سردار سلیمانی را عاشقانه دوست داشتم زیرا نگاهش فراتر از نگاه انسان
معمولی بود. اخیراً کتاب ذوالفقار را مطالعه کردم که در انتهای آن عکسهایی
از سردار سلیمانی و همرزمانش بود که نگاه میکردم، احساسم این بود او روی
زمین راه نمیرود و اصلاً انسانی زمینی نیست والا سرنوشتش اینچنین نمیشد.
در رفتار و نگاه سردار سلیمانی اسراری وجود دارد که درکش از عقل ما خارج
است و نمیتوان در یک جمله، کلام و کتاب از او گفت و باید سالها از او
نوشت.
وی افزود: چه خوب شد که ایشان به دنیا آمد، چه خوب که سپاهی شد،
چه خوب که ولایتی بود و چه خوب که در نهایت شهید شد. ما باید سرباز او در
جایگاه خود اعم از رسانه، سینما و هنر باشیم و صحنه سینما و روزنامه را
صحنه نبرد خود بدانیم. سردار سلیمانی سمبل معرفت است و چقدر این لقب سردار
به او میآید. خدا به ما لیاقت شناخت او و برخورداری از سرنوشت او را بدهد.
این بازیگر سینما و تلویزیون تصریح کرد: سردار سلیمانی هیچگاه از مشکلات و
رنجهایش گلایه نکرد و آخر این کتاب نیز آرزوی شهادت کرده بود.