حاتمیکیا را شاید باید یکی از پرحاشیهترین کارگردانهای سینمای ایران دانست. کسی که در نشستهای خبریاش جنجال میآفریند و در مراسمهای رسمی نیز با سخنرانیهایش حاشیه میسازد.
گروه فرهنگ و هنر -
حاتمیکیا را شاید باید یکی از پرحاشیهترین کارگردانهای سینمای ایران
دانست. کسی که در نشستهای خبریاش جنجال میآفریند و در مراسمهای رسمی
نیز با سخنرانیهایش حاشیه میسازد. امسال هم حضور او در جشنواره فیلم
فضایی متشنج داشت، اما بهواقع چرا حاتمیکیا این چنین عصبانی است و تقریبا
نقد و سوالی را برنمیتابد؟حاتمیکیا در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر
با فیلم «خروج»، بیستمین فیلمش حضور دارد. فیلمی که از سال 89 ایده ساخت
آن در ذهنش شکل گرفت. داستان «خروج» درباره زندگی گروهی پنبهکار شهرستانی
است که محصولشان بر اثر بارش شدید باران، آب خورده و وعدههایی که به آنها
داده شده، پوچ درآمدهاند. این گروه تصمیم میگیرند که برای اعتراض به
وضعیتشان نزد هیئت دولت در نهاد ریاستجمهوری بروند. اینکه ساختار
فیلم چگونه است، موضوع این گزارش نیست، اما آنچه که میخواهیم به آن
بپردازیم حواشی نشست خبری این فیلم در پردیس سینمایی ملت است، سینمای اهالی
رسانه.روز جمعه «خروج» به سینمای اهالی رسانه رسید و نشست خبری آن نیز
در این مکان برگزار شد، نشستی که با حواشی بسیاری همراه بود. شاید دیگر
باید عادت کنیم که در حاتمی کیا را با چهرهای عصبانی ببینیم که نقد و حتی
پرسش را نیز برنمیتابد.حاتمیکیا در ابتدای جلسه خود را تحت فشاری
عنوان کرد که نسبت به ۲۰ سال گذشته (و همه ایامی که در جشنواره فیلم فجر
حضور داشته) افزایش یافته است و انگار هربار بیشتر هم میشود؛ او فشار و
فضای مطبوعاتی نشست را به شب اول قبر تشبیه کرد. او در این باره گفت: «فشار
اینجا مثل فشار شب اول قبر است. من دلخورم از این تنش. من عمرم را بابت
فیلمهایم گذاشتهام و برای هیچ فیلمی کمفروشی نکردهام. شاید به نظر ساده
بیاید که این همه تراکتور را در جاده ردیف کنیم، چرا این همه عریانگری؟
چرا به من گیر میدهید؟»در بخش دیگری هم گفت: «گناه ما چیست که فیلم
میسازیم؟ چرا دادگاه تشکیل میشود؟ چرا جنس نوشتهها و واکنشها دادگاهی
شدهاست. این چه زبان بیحیایی برای من سرباز است؟ چرا بیحیا میشویم؟ به
من میگویند دههات گذشته؛ جمله خودم را به خودم پس میدهید؟»!در همان
اولین سوالات بود که حاتمیکیا عصبانی شد و بهتندی پاسخ یکی از خبرنگارانی
را داد که از چرایی نمایش ظاهر رئیسجمهوری در فیلمش سوال میکرد. او با
یک «به تو چه؟» خبرنگار را نواخت! او به سوالات خبرنگاران معترض بود و
انتقادها را بیحیایی میخواند. پیشتر به جوایز هم معترض بود و حالا به
رای تماشاگران سینماهای مردمی هم اعتراض دارد. به رغم تصویری که از
حسامالدین آشنا، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری و مشاور
رئیسجمهوری، در فیلم خروج ارائه شد و او را یک مشاور رئیسجمهوری که با
نیروهای امنیتی متعدد، تردد میکند به تصویر کشید، حسامالدین آشنا بدون
تشریفات امنیتی در این نشست حاضر بود و با واکنش و لبخندهای حاتمیکیا
مواجه شد تا یکی دیگر از پررنگترین حواشی این نشست در تاریخ این روز ثبت
شود.حاتمیکیا در واکنش به خبرنگارانی که او را یکی از بانیان اصلی
اکران نشدن فیلمش «گزارش یک جشن» میدانستند، گفت: «این یک دروغ محض است.
اُف بر آن کسی که چنین چیزی گفته است» این عبارت اگر چه موجب خنده جمعیت
شد، اما یکی دیگر از لحظاتی را رقم زد که این فیلمساز از فضای نشست عصبی
شده بود.او در بخش دیگری از نشست با لحنی تند گفت: «گناه ما چیست که
فیلم میسازیم؟ چرا دادگاه تشکیل میشود؟ چرا جنس نوشتهها و واکنشها
دادگاهی شدهاست. این چه زبان بیحیایی برای من سرباز است؟ چرا بیحیا
میشویم؟ به من میگویند دههات گذشته؛ جمله خودم را به خودم پس میدهید؟» حاتمیکیای
عصبانی وقتی هم که خبرنگاری از او میپرسد که چرا در قبال اعتراضات
خیابانی و بحرانهای اجتماعی واکنش ندارد با تندترین لحن و با تحقیر
خبرنگار با این عنوان که «وقتی من آژانس شیشیهای را ساختم تو چند سالت
بود؟» گفت: «من فیلمم را میسازم. من خودم را سیاستمدار نمیدانم و یک وری
دووَری ندارد. من فیلمم را میسازم، آن موقعی که تو متوجه این حرفها نبودی
من فیلم میساختم. داشتن اینستاگرام و واکنشهای چند کلمهای هنر بزرگی
نیست. من فیلمم را میسازم. برای همین هم بعد از فیلمم این اتفاقات میافتد
و درباره آن ناحقی میشود و فیلم ما از آرای مردمی درمیآید».بعد هم
گفت: «انا قرآن الناطق! حاتمیکیا همینی است که اینجا نشسته است. اینکه تو
میگویی حاتمیکیا اینطور شده است حاتمیکیای خودت است. من اگر پشت شما
بیفتم معلوم نیست عاقبتم چه میشود. من دین و آخرتم را نمیفروشم که آنچه
شما میخواهید باشم». عصبانی بودن اما گویا از حاتمی کیا به دستیارانش
نیز سرایت کرده است. یکی از عوامل فیلم «خروج» در جلوی سن بود که مدعی
سازماندهی شدن سوالات خبرنگاران منتقد حاتمیکیا را داشت؛ عملی که با تلاش
مسئولان برگزاری مراسم در کنار بردن این شخص از جلوی صحنه و سکوت حاتمیکیا
همراه بود.
این نشست که طولانیترین نشست خبری جشنواره بود، بیش از
یکساعت به طول انجامید؛ زمانی که صرفاً به پاسخگویی حاتمیکیا و
عصبانیتهای گهگاه او از سوالات و برافروختن او انجامید. حاتمیکیا در
اختتامیه جشنواره دوره پیشین هم روی صحنه با لحنی عصبانی تمام منتقدان را
نواخت. با تمام این اوصاف، پرسش مهم این است که او به چه دلیلی خودش را در
جایگاهی میبیند که خبرنگار یا منتقدی حق پرسشی خلاف میل او را نداشته
باشد؟ فیلمسازی که فیلمهایش را با بودجه دولتی میسازد (و دستمزد کمی هم
برای فیلمهایش دریافت نمیکند)، در آثارش هرکه را بخواهد نقد میکند (که
البته نقد کردن، حقی سلبنشدنی است)، اما خودش تحمل کوچکترین پرسشی را
ندارد. گویا تنها وظیفه خبرنگاران در نشستهای خبری و وظیفه منتقدان در
برنامهها و یادداشتها تعریف و تمجید از او است. انگار که حاتمیکیا هیچ
کم و کاستی در کارهایش ندارد و تنها مستحق تشویق است! با تمام این اوصاف
این پرسش مطرح میشود که فیلمسازی که خود را سرباز فرهنگ و کشور میداند،
اینگونه خدمتگزار بودن را تعریف میکند؟