کد خبر: ۲۷۴۸
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۶
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
اين روزها فضاي سياسي کشور دستخوش تحولاتي است و تحليلگران از تند شدن فضا هم صحبت مي‌کنند. عده‌اي معتقدند نبود نگاه اعتدالي که در اشخاصي نظير سردار سليماني وجود داشته اين اتفاق را رقم زده است. ارزيابي شما از اين موضوع چيست؟

اين روزها فضاي سياسي کشور دستخوش تحولاتي است و تحليلگران از تند شدن فضا هم صحبت مي‌کنند. عده‌اي معتقدند نبود نگاه اعتدالي که در اشخاصي نظير سردار سليماني وجود داشته اين اتفاق را رقم زده است. ارزيابي شما از اين موضوع چيست؟
سپهبد سردار سليماني در عين حال که رزمنده بود، يک سياست‌دان و به لحاظ مشي و رفتار هم متعادل بود، ايشان يکي از مصاديق بارز «اشداء علي الكفار رحماء بينهم» بود. او کسي نبود که مبارزه با داعش و اشرار را با مسائل داخلي کشور و اختلافات بين سياسيون کشور قاطي کند و اقداماتي را که خارج از مرزهاي کشور داشت به مسائل داخلي به هيچ‌عنوان تعميم نمي‌داد. سردار سليماني مي‌دانست چگونه مسائل داخل و خارج از کشور را از يکديگر تمييز بدهد تا به نفع منافع ملي تمام شود. خوب است در اين راستا خاطره‌اي از يک ديدار با سردار سليماني بگويم. روزي من و ايشان ديداري داشتيم و من به شوخي گفتم شما سپاهي‌ها وقتي با مساله لبنان روبه‌رو مي‌شويد به آساني سياست چند‌وجهي را مورد تاييد قرار مي‌دهيد و تلاش مي‌کنيد ميان گروه‌هاي سياسي مختلف در اين کشور با عقل و خرد تعادل برقرار کنيد، چرا دوستان‌تان در داخل همين روش را به کار نمي‌گيرند و در مورد مسائل داخلي اين‌گونه برخورد نمي‌شود؟ مي‌دانستم مشي سردار سليماني تا چه اندازه از دعواهاي سياسي و نگاه‌هاي افراطي دور است. اين مثال را زدم تا بگويم سردار سليماني هيچ‌گاه تند رفتار نمي‌کرد. سردار نگاه سياسي به مسائل نداشت و با همه جريان‌هاي فکري رابطه‌اي حسنه داشت. در خارج از کشور هم سردار ب همين‌گونه بود که با دوستان مقام معظم رهبري دوستي مي‌کرد و با دشمنان قسم‌خورده ملت‌هاي مسلمان نظير داعش و النصره مبارزه مي‌کرد. اکنون جاي اين نوع نگاه در کشور تا حدودي خالي است.
پس از شهادت سردار سليماني فرصت خوبي براي بازگرداندن اعتماد عمومي و همچنين سرمايه اجتماعي وجود داشت. فکر مي‌کنيد چه اشتباهاتي سبب شد کشور از اين شرايط براي تقويت وحدت استفاده لازم را نبرد؟
بزرگ‌ترين اشتباهي که اخيرا رخ داده استفاده نادرست از وحدت مردم بوده است. بعد از مراسم سردار سليماني اين امکان براي کشور وجود داشت که تشييع ميليوني سردار سليماني که همه مردم آمدند و از همه گروه‌هاي فکري در آن حضور داشتند را به نوعي به نفع کشور استفاده کنيم. همه آحاد جامعه در آن مراسم از يک سردار ملي تجليل کردند و اين اتفاق بزرگي براي کشور بود اما دوستان ما درس‌هاي لازم را از آن نگرفتند. مسئولان در نهاد‌هاي مختلف مي‌توانستند از آن مراسم درس اعتدال بگيرند چراکه مشي سردار سليماني بازخورد خوبي در جامعه داشت و اين مشي در ميان مردم جواب داده بود. مردم براي تجليل از سرداري به ميدان آمده بودند که با دشمن مبارزه مي‌کرد اما دوستان خود را نمي‌رنجاند و آنها را نگه مي‌داشت. دوستان سردار در داخل هم از طيفي خاص نبودند و او با همه جريان‌هاي سياسي کشور ارتباطي ميانه داشت.
چه‌کاري بايد انجام مي‌شد؟
ما مي‌توانستيم از تجليل ملت ايران براي سردار سليماني درس بگيريم و مشي او را تبليغ کنيم اما متاسفانه کمي عکس اين اتفاق رخ داد و درس کافي هم از آن در حد مطلوب براي گروه‌هاي مختلف سياسي گرفته نشد. درواقع برخي گروه‌هاي تندرو و جريان‌هايي که علاقه‌مند هستند همواره مخالفان خود را محکوم کنند از اين حادثه به نفع خودشان استفاده کردند. طي مراسم سردار سليماني اتفاقات عجيبي رخ داد، مثلا روحانيون مبازر و کارگزاران بيانيه‌هاي مفصلي در اين خصوص صادر کردند اما حتي يک نمونه از اين مطالب هم در صداوسيما انعکاس پيدا نکرد. يا آقاي جهانگيري به ديدار خانواده سردار رفت اما در تلويزيون ايران اين خبر پوشش داده نشد. در ادامه حتي روز اول شهادت سپهبد سليماني؛ يادگار امام هم به منزل سردار سليماني رفت اما اين خبر هم منعکس نشد. از سوي ديگر قرار بود بعد از قم پيکر سردار سليماني را به حرم امام بياورند، سيد‌حسن خميني به همين منظور به حرم رفت و منتظر پيکر سردار سليماني بود، اما پيکر سردار را به نوع ديگري آوردند. ايشان از سرداران امام بوده و حتي رهبري هم زمان جنگ گفتند ايشان از شاگردان مکتب امام بودند و برخي رفتارها جاي تعجب دارد. به جاي اينکه از مشي سردار سليماني و عکس‌العمل طبيعي قشرهاي مختلف مردم ايران و احترام آنها به سردار سليماني استفاده و تجليل کنيم عکس آن اتفاق افتاد و به سبک دعواهاي بي‌حاصل مصادره به مطلوب انجام پذيرفت، برخي براي دعواهاي پر‌ضرر داخلي استفاده کردند. در نتيجه وحدت حاصله از آن به نتيجه مطلوب نرسيد.
شما وجود بي‌اعتمادي را تاييد کرديد. چه تمهيداتي بايد در عرصه داخلي و خارجي انديشيده شود که بتوان گامي در راستاي جبران اين موضوع برداشت؟
قبل از اينکه براي رنجش مردم و رفع آن و بازگرداندن اعتماد جامعه دنبال راهکار باشيمبايد ببينيم مسئولان قبول دارند که رنجشي در مردم وجود دارد يا خير؟ چراکه قدم اول براي رسيدگي به مطالبات مردم و رنجش آنها طي مشکلات اخير پذيرفتن ضعف‌هاي موجود است. اما به نظر مي‌رسد که اصل موضوع پذيرفته نشده و برخي مسئولان قبول ندارند که مردم از عملکرد آنها رنجيده‌اند. اگر توانستيد دوستان را متقاعد کنيد که بپذيرند مردم از عملکرد سياسيون ناراضي هستند، مي‌شود در خصوص راهکار‌هاي رفع اين رنجش صحبت کرد. جمهوري اسلامي پر است از انسان‌هاي فرهيخته و نخبه‌اي که مي‌توانند راهکار بدهند اما در حال حاضر مشکل اين است که در اصل موضوع از اساس مشکلاتي وجود دارد و حتي براي پذيرش مشکلات موجود هم اختلاف‌نظر وجود دارد.
فکر مي‌کنيد دليل اين مساله در ميان سياستمداران چيست؟
اگر به تيترهاي روزنامه‌هايي نظير کيهان در موضوع انتخابات مجلس شوراي اسلامي نگاه کنيد، خواهيد ديد که اين رسانه‌ها مي‌گويند به ازاي هر کرسي در مجلس 24 نفر در حال رقابت هستند. بيان چنين سخني به معناي تلاش براي القاي رقابتي کامل بودن انتخابات است. کيهان تيتر مي‌زند همه گروه‌هاي سياسي در عرصه رقابت حضور دارند و کانديداي آنها در انتخابات حضور دارند اما اصل موضوع واقعا اين‌گونه است؟ از نگاه کيهان اصل مشکل به خودي خود پذيرفته نشده، چه برسد به آنکه بخواهند راهي براي مشکلات داشته باشند. جمعي از دوستان به نظر مي‌رسد متوجه واقعيت‌ها نشده‌اند.
براي رسانه‌ها و چهره‌هاي سياسي، برخي فعاليت‌ها و اظهارنظرها هزينه‌آفرين است. علت را چه مي‌دانيد؟
عده‌اي در ايران حتي نظرات متفاوت را نمي‌توانند و نمي‌خواهند بپذيرند؛ چه رسد به نظرات مخالف. برخي گروه‌هاي سياسي و افراد تحمل نظرات متفاوت را ندارند و اين هم دليل هزينه‌ساز بودن هرگونه فعاليت سياسي در ايران شده است. به‌نظر مي‌رسد عده‌اي جز نظرات کلاسيک و رسمي که در نظام و از تريبون‌هاي رسمي منتشر مي‌شود نظر ديگري را نمي‌پذيرند. اين رفتارها و اين جريان‌ها عامل اصلي هزينه‌هايي هستند که بعد از فعاليت‌هاي سياسي گريبان افراد را مي‌گيرد.
با وجود هزينه‌هايي که بعد از فعاليت‌هاي سياسي براي جريان‌ها به وجود مي‌آيد، نقش احزاب را در توسعه سياسي چه ميزان موثر مي‌دانيد؟
براي اينکه احزاب بتوانند اثرگذاري بيشتري در فضاي سياسي کشور داشته باشند در وهله اول نياز است که مبارزه سياسي براي بهبود شرايط کشور به عنوان يک ضرورت شناخته شود، در يک ميدان باز سياسي احزاب مي‌توانند راه خود را پيدا کنند و مي‌توان از آنها متوقع بود اما مشکل اصلي و فعلي محدود بودن زمين بازي سياسي است، محدوديت قائل شدن براي رقابت‌ها و مبارزات سياسي نتيجه‌اي جز شرايطي که درحال حاضر شاهد آن هستيم ندارد، احزاب اگر تقويت شوند شخصيت‌هاي موثر وارد صحنه سياسي کشور مي‌شوند و اثرگذاري بيشتري صورت مي‌گيرد. احزاب نه نقش مثبتي در شرايط و تصميم‌گيري‌هاي کشور ايفا مي‌کنند و نه نقش منفي، مهم‌ترين کار احزاب در قوانين انتخاباتي ايران فقط فعاليت در انتخابات است. احزاب و جناح‌هاي سياسي کوچک‌ترين نقشي را در فضاي سياسي کشور به عهده ندارند. مي‌توان گفت تنها نقشي که احزاب در حال حاضر در کشور دارند تبليغات سياسي براي حمايت از کانديداي مورد نظرشان است، در ساختار انتخاباتي ايران احزاب نقش و جايگاهي ندارند. با اينکه رحلت آيت‌ا... هاشمي هم در پراکندگي احزاب بي‌تاثير نيست اما از قبل از رحلت هاشمي هم اين مشکلات وجود داشت.
کارگزاران در شرايط فعلي چه وضعيتي دارد؟ آيا برنامه مشخصي براي توسعه فعاليت‌ها و همچنين مساله انتخابات داريد؟
براي تصميم‌گيري در خصوص اقدامات انتخاباتي کارگزاران يا هيچ گروه سياسي نمي‌توان سخن گفت؛ چرا که فضاي کشور هنوز فضاي انتخاباتي نيست و کارگزاران به عنوان يک عضو فعال در جبهه سياسي اصلاحات منتظر تصميم روز چهارشنبه شوراي عالي اصلاح‌طلبان هستند. اصلاح‌طلبان با مشکلات زيادي براي حضور در صحنه سياسي مواجهند.
فکر مي‌کنيد اصلي‌ترين مشکلات فضاي سياسي کشور چه باشد و چگونه مي‌توان روند فعاليت سياسي را تسهيل کرد؟
قدرت يک‌صدا نيست و يک‌صدا نبودن قدرت در شرايط امروز کشور دلايل زيادي دارد. آنچه امروز در کشور اتفاق افتاده از يک سو ناشي از ساختار کشور در قانون اساسي است، از سوي ديگر هم مربوط به بخشي از سياست‌ها و مديريت سياسي در کشور است. البته بخشي از مشکلات هم ناشي از عدم‌مديريت‌هاست. ترکيب اين سه در کنار هم منجر به مشکلاتي شده که بخشي از آن مربوط به يک‌صدا نبودن قدرت در ايران است. در قانون اساسي تفکيک قوا، روابط قواي سه‌گانه ذکر شده، مجموع اين عوامل، ساختاري را به وجود آورده است که در هم تنيدگي آن به کارآمدي لازم منجر نشده است. اما در نهايت بخش اصلي مشکل ناشي از سياست‌ها و بخش ديگر هم مربوط به مديريت است. با همين سياست‌ها و قانون اساسي اشکالاتي به وجود آمده و درواقع مديران کشور با شيوه مديريت کشور در وضع موجود، تاثير‌گذار بوده‌اند.
فکر مي‌کنيد جرياني که قصد دارد وارد مجلس شود، چه ميزان شبيه احمدي‌نژادي‌ها و تفکر آنهاست؟
ريشه مشکلات امروز را به گذشته ربط دادن عاقلانه نيست. تندرو‌ها را من تندرو يا احمدي‌نژادي نمي‌نامم، اميدوارم اين افراد بتوانند کشور را درست کنند. ضرب‌المثلي مي‌گويد «من جرب المجرب حلت ندامه» يعني کساني که مي‌خواهند چيزي که تجربه شده است را دوباره تجربه کنند ندامت براي آنها حلال است. تمام اين صحبت‌هايي که دوستان امروز در رقابت‌هاي انتخاباتي مي‌زنند چندبار در ايران تجربه شده و نتيجه‌اي هم از آن حاصل نشده است. اگر آنچه تجربه شده باز هم بخواهند تجربه کنند اختراع چرخ از نو است و دوباره چرخ را براي عصر امروز قصد دارند اختراع کنند و فقط هزينه آن براي مردم مي‌ماند.
برخي مطرح مي‌کنند اصلاح‌طلبان نياز به تعطيلات سياسي دارند. در شرايط فعلي تعطيلات سياسي اصلاح‌طلبان را تا چه اندازه نياز مي‌دانيد؟
اصالت اصلاح‌طلبان بيش از آن است که به برانداز تبديل شوند اما مصلحت کشور بر اين است که همه تجربيات و توانمندي‌هاي کشور در صحنه باشند و براساس يک جمع‌بندي کشور را اداره کنيم؛ جمع‌بندي‌اي که همه تفکرات و جريان‌هاي سياسي کشور مصلحت آن را قبول داشته باشند. اصلاح‌طلبان هيچ نيازي به تعطيلات سياسي ندارند. برخي هم لطف دارند که مي‌گويند ما نياز به تعطيلات داريم. اما تندروها به تعطيلات سياسي بيشتري نياز دارند و قدمت آنها بيشتر است. اصولگرايان و اصلاح‌طلبان در شرايط سختي که در کشور وجود دارد بايد در خدمت مردم و کشور باشند نه آنکه استراحت کنند و تجربيات را بخواهيم از نو تجربه کنيم.
نام:
ایمیل:
* نظر: