حضور سفیر انگلیس در یکی از تجمعات تهران که عدهای در آن، شعارهای انحرافی میدادند، از جنبههای مختلف قابل تامل است.
بسمالله الرحمن الرحیم
حضور سفیر انگلیس در یکی از تجمعات تهران که عدهای در آن، شعارهای انحرافی میدادند، از جنبههای مختلف قابل تامل است.
یک
نکته اینست که آقای «راب مکایر» برخلاف عرف دیپلماتیک، وارد ماجرائی شد
که با مصالح و منافع کشور محل ماموریتش در تضاد است. واقعه سقوط هواپیمای
مسافری اوکراین در آسمان تهران که محصول یک خطای انسانی بود و البته هنوز
هم پیچیدگیهائی دارد که باید مورد بررسیهای کارشناسانه و دقت بیشتر قرار
گیرد، به دستاویزی برای عدهای تبدیل شده و کاملاً روشن است که آمریکا و
انگلیس و تعدادی از دولتهای معاند نیز درصدد سوءاستفاده از آن
برآمدهاند. سفیر انگلیس در تهران، با هدف کمک کردن به دولت متبوع خود
وارد این ماجرا شد و درحال فیلمبرداری از تجمع، توسط نیروی انتظامی دستگیر
شد. دولتهای بیگانه برای سوءاستفادههای موردنظر خود معمولاً به صورت
غیرمستقیم و با استفاده از عناصر ناشناخته مرتکب چنین اقداماتی میشوند ولی
سفیر انگلیس بسیار ناشیانه عمل کرد و پرده تزویر از چهره دولت مداخلهگر
متبوع خود برداشت.
نکته دوم اینکه وزیر امور خارجه انگلیس در حمایت از
سفیر گستاخ کشورش در تهران ضمن توجیه این اقدام خصمانه، جمهوری اسلامی
ایران را به رفتارهائی که منجر به انزوایش در سطح بینالمللی میشود متهم
کرد و از این طریق تلاش کرد صورت مساله را پاک کند. این اقدام وزیر خارجه
انگلیس نشان داد کاری که «راب مکایر» انجام داده، یک ماموریت بوده و وزارت
خارجه انگلیس در جریان این اقدام خلاف قرار داشته و آقای سفیر با
برنامهریزی مسئولین بالادستی کشورش مرتکب چنین تخلفی شده است. این، سند
آشکار و غیرقابل انکاری است که نشان میدهد دولت انگلیس نهتنها درصدد
بهرهبرداری از شرایط خاص پیشآمده در کشورمان است، بلکه خودش در شکل دادن
به آن نقش دارد.
سومین نکته اینست که دولت انگلیس که معمولاً پشت پرده
عمل میکند، اینبار روی پرده آمده و آشکار عمل کرده است. این چهرهنمائی
دولت انگلیس، یا به معنای محاسبه غلطی است که از قدرت نظام جمهوری اسلامی
دارد و احساس میکند این نظام دچار مشکل است یا دستاندرکاران سیاست خارجی
انگلیس در شیوه برخوردشان با مسائل خارجی تغییراتی ایجاد کردهاند و یا
اینبار ناشیانه عمل کردهاند. فرض اول که یک توهم است، زیرا حضور پرجمعیت و
پرشور مردم ایران در مراسم تشییع و گرامیداشت سردار سلیمانی در هفته گذشته
به جهانیان نشان داد نظام جمهوری اسلامی از پشتوانه مردمی بسیار قوی
برخوردار است. لابد همین آقای سفیر انگلیس هم گزارش این حضور کمنظیر مردمی
را برای وزارت خارجه و سایر دستگاههای دولتی کشورش فرستاده است. فرضهای
دوم و سوم اگر درست باشند، نشانه روشنی از خطای محاسباتی دستاندرکاران
سیاست خارجی انگلیس محسوب میشوند. آنها به این نکته فکر نکرده بودند که
حتی اگر چنین روش غلطی را برگزیدهاند آن را در ایران اعمال نکنند، زیرا
مردم ایران در این 41 سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نشان دادهاند که
اهل مماشات با مداخلهگران نیستند و آنها را از برخوردهای خصمانه پشیمان
میکنند. انتظار این بود که دولتمردان انگلیسی ازجمله سفیر انگلیس در تهران
این واقعیت را فهمیده باشند که ایران انقلابی با ایران زمان شاه تفاوت
دارد و هیچ دولتی اجازه ندارد در امور ملت ایران دخالت کند. این واقعیت را
مردم ایران در دفاع مقدس، در تحریمها، در فشارهای سیاسی و در مقابله با
انواع توطئهها به اثبات رساندهاند.
و آخرین نکته اینست که وزارت امور
خارجه کشورمان باید آقای «راب مکایر» سفیر انگلیس در تهران را بهخاطر
عملکرد خلاف شئون دیپلماتیک، یک عنصر نامطلوب بداند و ماموریت او در تهران
را برای کشورمان غیرقابل تحمل اعلام کند و از او بخواهد ایران را ترک کند.
این، اولین تخلف سفیر کنونی انگلیس در تهران نیست. او تخلفات دیگری نیز
داشته که وزارت امور خارجه کشورمان در جریان است و به همین دلیل بیش از این
نمیتوان درباره او مماشات کرد. اخراج سفیر انگلیس در تهران، اکنون یک
خواسته عمومی است.