ظاهرا دخل و خرج مهران مدیری زیاد به هم نمیآید، چون حاضر است فارغ از تخصص روی هر صحنهای برود
«دورهمی» برنامهای در دسته تالکشوها بود که مهراب قاسمخانی از روی برنامه هندی «شبهای کمدی با کاپل»، کپی کرد و برای پخش در شبکه نسیم طراحی و کارگردانیاش را بر عهده گرفت.
همدلی|علی
نامجو: «دورهمی» برنامهای در دسته تالکشوها بود که مهراب قاسمخانی از
روی برنامه هندی «شبهای کمدی با کاپل»، کپی کرد و برای پخش در شبکه نسیم
طراحی و کارگردانیاش را بر عهده گرفت. از همان ابتدا هم قرار بر این بود
که مهران مدیری مجری این برنامه باشد. ممنوعالتصویری قاسمخانی باعث شد که
نام او هیچوقت در تیتراژ دورهمی نیاید و او بعد از مدتی از ترکیب دورهمی
کنار گذاشته شود. این برنامه برای چند فصل ادامهدار شد تا اینکه بعد از
ایام محرم و صفر سال قبل بهپایان رسید و خبرهایی در رسانهها منتشر شد که
با پخش قسمت ویژه عیدانهاش، قرار است فصل تازهای از آن روی آنتن تلویزیون
برود که نرفت.
مهران مدیری در آن قسمت عیدانه سوژه سیل در شهرهای
مختلف ایران را دستمایه استندآپش قرارداد و با انتقاداتی که به وزارت کشور
کرد باعث شد عدهای گمان کنند، پخش نشدن دورهمی در ادامه به دلیل موانعی
است که مسئولان دولتی برای این برنامه پیش آوردهاند، درحالیکه ماجرا چیز
دیگری بود و بودجهای که تهیهکننده برنامه برای ساخت هر قسمت از مدیران
سازمان صداوسیما طلب کرده بود، نگذاشت پخشش بعد از عید از سر گرفته شد.
کنایه به روحانی در دورهمی یلدا
از
مدیری در تلویزیون در این چند ماه خبری نبود تا اینکه شب یلدا ویژهبرنامه
دورهمی با اجرای او پخش شد. «من خودم جمعه فهمیدم که دورهمی پخش میشود»؛
این جملهای بود که مهران مدیری در آن برنامه به زبان آورد. البته همه
متوجه شدند که او با این جمله دارد حسن روحانی را به باد سخره میگیرد که
در جلسه هیئت دولت گفت: «من خودم جمعه فهمیدم که بنزین گران شده است».
مدیری در طول پخش قسمتهای قبلی برنامه دورهمی هم با جملاتی شبیه به آنچه
دیشب بر زبان آورد سعی کرد موضوع آلودگی هوا، زلزله، گرانی و مشکلات مختلف
مردم را دستمایه قرار بدهد برای همراه کردن عموم مردم با خودش و ژست
چهرهای منتقد به خود گرفتن در مواجهه با سختیهای ملت ایران. او این مسیر
را سالهاست که دنبال میکند. شاید بیشتر مردم اولین بار حضور مهران مدیری
در قاب تلویزیون را با برنامه ساعت خوش به یاد داشته باشند. همان برنامهای
که او در گفتوگویی به بهانه اکران فیلم ساعت 5 عصر، بهعنوان اثری معرفی
کرد که بلافاصله در آن دوران باعث ممنوع الکاری او شد و کار را بهجایی
رساند که هرچند ماه یک بار آدرس خانهاش را تغییر میداد و به دلیل ناتوانی
در پرداخت اجاره مجبور بود پشت سر هم اسبابکشی کند.
مدیری در آن
گفتوگو به باربری کردنش برای تامین هزینه زندگی در بازار هم اشاره کرده
بود و گفته بود که گاهی پسرش از فرط گرسنگی آنقدر گریه میکرد تا خوابش
میبرد. مرد هزار چهره تلویزیون ایران اما این روزها حالوروزی بسیار
متفاوت با سالهای جوانیاش دارد. او امروز در بعضی کارهایش در مقام
تهیهکننده حضور پیدا میکند، برای هر قسمت از برنامه دورهمی دستمزد
قابلتوجهی میگیرد و بلیتهای کنسرتهایش که البته قیمتهای بالایی هم
دارند، در فاصله کوتاهی از آغاز بلیتفروشی سالداوت میشوند.
فرصتی برای مهران مدیری و دوستان
او
امروز به یکی از چهرههای تاثیرگذار تلویزیون تبدیل شده و اغلب مردم از او
چهره هنرمندی را در ذهن دارند که درد دل آنها را میگوید و به خاطر
مشکلاتشان لب به انتقاد باز میکند. در مقوله هنر اما فرم و محتوا باید با
هم ارتباط داشته باشند. نمیشود در برنامهای با این دکور عظیم و البته با
آن میهمانان که اغلبشان را باید در دسته سلبریتیها قرار داد حاضر شد و حرف
از درد مردم زد.
البته ماجرای معافیت مالی هنرمندان هم قصهای است که
برای اغلب هنرمندان فعال در این عرصه علیالسویه است و برای گروهی فرصتی
برای پنهانکاری. تا امروز هیچگاه دستمزد مدیری و البته بسیاری دیگر از
دوستانش به شکل شفاف اعلام نشده و برخلاف همه نقاط دنیا جزو اصرار مگو
بهحساب میآید. حالا بعد از کشمکشهای فراوان درباره پخش یا عدم پخش سری
جدید این برنامه، ظاهراً تهیهکنندگان دورهمی مدیری با مدیران سیما به
توافق رسیدهاند و بر اساس این توافق گویا بناست برای هر قسمت حدوداً
۳۵۰میلیون تومان بهعلاوه 30درصد از مبلغ تبلیغات به تهیهکننده پرداخت
شود.
از بازیگری تا خوانندگی
مدتها قبل در رسانههای مختلف خبر
افسردگی مهران مدیری منتشر شده بود و خودش هم چند بار گفته بود که در زندگی
عادی آدم خندهرو و شادی نیست. وضع او امروز بهاحتمال ازنظر مالی هم با
روزگاری که به گفته خودش پول خریدن چند گرم پنیر را هم برای صبحانه نداشت،
تفاوت کرده است. با این تفاسیر شاید بشود از او یک سوال مشخص پرسید و آن
اینکه آقای مدیری مجریگری در یک برنامه تلویزیونی، کارگردانی سریال در
نمایش خانگی، تهیهکننده همان سریال بودن، برگزاری کنسرت در هتل اسپیناس
پالاس در مقام خواننده و کار روی آمادهسازی آلبومی با آهنگسازی مهیار
علیزاده چه دلیلی دارد؟ آیا شما آنقدر در وجود خودت توانایی میبینی و
هیچکس در این جامعه هشتاد میلیونی وجود ندارد که بتواند این کارها را
انجام بدهد؟
آیا شما از شهرت سوءاستفاده نمیکنی که بهعنوان خواننده
روی صحنه میروی و مردمی که دوست دارند چهرهات را از نزدیک ببینند در کسری
از ثانیه همه بلیتهای اجرایت را از سایتهای بلیتفروشی جارو میکنند؟
راستی ارتباط شما با کدام نهاد و ارگان اینقدر نزدیک است که به راحتی برخی
از مسئولان دولتی را به سخره میگیری و در ادامه در کنسرتت قطعهای با
صدای معصومه ددهبالا(هایده) را میخوانی که حتماً در رپرتوار اولیه کنسرت
از سوی دفتر موسیقی تایید نشده اما ککت هم نمیگزد و هیچکس نمیگوید
بالای چشمت ابرو؟