با پایان یافتن زمان ثبتنام داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی و انتشار اطلاعاتی درباره افرادی که ثبتنام کردهاند و افرادی که ثبتنام نکردهاند، اکنون میتوان به روشنی نتیجه گرفت که مجلس یازدهم نیز بدون مدرس خواهد بود.
بسمالله الرحمن الرحیم
با
پایان یافتن زمان ثبتنام داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی و انتشار
اطلاعاتی درباره افرادی که ثبتنام کردهاند و افرادی که ثبتنام
نکردهاند، اکنون میتوان به روشنی نتیجه گرفت که مجلس یازدهم نیز بدون
مدرس خواهد بود.
افرادی که ثبتنام نکردهاند، چه به زبان بیاورند و چه
نیاورند علت اصلی خودداری آنها از ثبت اینست که هرچند بسیار دیر ولی
بالاخره متوجه شدهاند که وجود آنها در مجلس خاصیتی ندارد. البته بعضی از
آنها هم به این نتیجه رسیدهاند که به دلیل عملکرد ضعیف یا انحرافی که
داشتهاند احتمال رای آوردنشان کاملاً منتفی است و بهتر است وارد این عرصه
نشوند.
در میان کسانی هم که ثبتنام کردهاند، افراد پرمدعا و پرسروصدا
فراوان دیده میشوند اما هیچیک از آنها اهل هزینه کردن آبروی خود برای
احقاق حقوق مردم و قرار دادن قطار قانونگزاری کشور بر روی ریل واقعی
آنگونه که قانون اساسی خواسته، نیستند. عدهای تشنه قدرتند، عدهای دنبال
شهرتند و عدهای هم فهمیدهاند نمایندگی مجلس، پلکان ترقی خوبی است و
میشود از طریق بالا رفتن از آن به مناصب بالاتر رسید و زندگی کرد. در میان
داوطلبان نمایندگی افرادی هم البته وجود دارند که واقعاً قصد خدمت دارند و
برای کشور دلسوز هستند ولی در حد و اندازهای از نظر جایگاه و اعتبار
اجتماعی نیستند که بتوانند موثر باشند و مجلس را تحت تاثیر قرار دهند. این
افراد، قطعاً به چاه ویل مجلس خواهند افتاد و هرقدر دست و پا بزنند نخواهند
توانست خود را از قعر این چاه بالا بکشند. باتوجه به این واقعیتهای تلخ
است که میگوئیم امیدی به مجلس یازدهم نیست و آن مجلس نیز در حسرت مدرس
خواهد بود.
شهید آیتالله سیّدحسن مدرس، با سادهزیستی، استغنای طبع
بینظیر و استقلال فکری خود توانست در برابر فشارها بایستد و در مقاطع مهمی
ایران را از سقوط نجات دهد. درنهایت، او حاضر شد شربت شهادت در غربت و
تبعیدگاه بنوشد اما با دیکتاتوری رضاخانی سازش نکند. این ویژگیها بود که
آن سید سادهزیست بیتکلف را «مدرس» کرد با اینهمه نام و نشان و اعتبار و
احترام در تاریخ و در خاطره ملت ایران.
امروز افرادی هوس ورود به مجلس و
تکیه زدن بر جای مدرس را دارند که پروندههای قطور سوءاستفادههای نجومی
دارند و متهم به هزارها میلیارد تومان سوءاستفاده و سالها سوءمدیریت
هستند. این افراد هرچند به دلیل برخورداری از حاشیه امن در هیچ محکمهای
پاسخگو نبودند ولی اسناد و مدارک مفاسد و سوءمدیریت آنها نزد کسانی موجود و
محفوظ است که اگر دلسوز کشور باشند باید آنها را به شورای نگهبان ارائه
نمایند تا آن شورا به وظیفه قانونی خود بدون ملاحظات جناحی عمل کند و اجازه
ندهد چنین افرادی با چنین سوابقی از فیلترها عبور کنند و به خانه ملت راه
یابند.
تاسفبار اینکه کسانی حتی زمزمه جلوس این قبیل افراد بدسابقه بر
کرسی ریاست مجلس را به گوشها میخوانند تا چنین امر قبیح و مذمومی را در
اذهان و افکار عمومی، عادی جلوه دهند. اگر این قبیل افراد بتوانند از
فیلترهای احراز صلاحیت عبور کنند و با تبلیغات فریبنده به مجلس راه یابند،
باید فاتحه مجلس را خواند. درست است که مجلس شورای اسلامی هماکنون نیز فشل
است، ولی با ورود این قبیل افراد که از قضا بسیار فریبکار هم هستند، بطور
کامل از خاصیت خواهد افتاد. برای اینکه چنین فاجعهای رخ ندهد، هم باید
متصدیان فیلترهای احراز صلاحیت هوشیاری به خرج دهند و به قانون عمل کنند و
هم مردم باید فریب تبلیغات چنین افرادی را نخورند و از رای دادن به آنها
خودداری کنند.