هنوز عکسها و فیلمهای گردهماییهای سالهای ۹۲ و ۹۶ با نقشآفرینی سلبریتیها در اذهان عمومی مردم زنده است، حتی اگر از صفحات اجتماعی خودشان پاک شده باشد! بازیگرانی که با دستبندهای سبز و بنفش در نقش انتخاباتیشان خوش درخشیدند و توانستند بخشی از طرفداران خود را پای صندوقهای رأی بکشند.
سرویس جامعه جوان
آنلاین: هنوز عکسها و فیلمهای گردهماییهای سالهای ۹۲ و ۹۶ با
نقشآفرینی سلبریتیها در اذهان عمومی مردم زنده است، حتی اگر از صفحات
اجتماعی خودشان پاک شده باشد! بازیگرانی که با دستبندهای سبز و بنفش در
نقش انتخاباتیشان خوش درخشیدند و توانستند بخشی از طرفداران خود را پای
صندوقهای رأی بکشند. دستمزدشان را هم گرفتند از دیدارهای خصوصی، عمومی،
جشنها و مراسمها گرفته تا معافیت مالیاتی دستمزدهای میلیاردیشان. حالا
میدان بازی عوض شده و سلبریتیهایی که یک روز در قامت مبلغ انتخاباتی ظاهر
میشوند و روز دیگر خدمتگزار شبکه سعودی – انگلیسی ایران اینترنشنال
میشوند، یک روز میلیاردها تومان کمکهای مردمی را به نام زلزلهزدگان به
حساب شخصیشان واریز میکنند و روز دیگر حامی فتنهگران و آشوبگران
میشوند، این بار هم با فرار رو به جلو موضعی طلبکارانه اتخاذ کردهاند و
در بیانیهای با حمایت از آشوبگرانی که اعتراضات مردمی به گرانی بنزین را
به انحراف کشیدند، پویش «تسلیت به ایران» را راه انداختهاند؛ اقدامات
اخیر این سلبریتیها آنچنان شرمآور است که واکنش برخی از چهرههای هنری
همچون یغما گلرویی را هم در پی داشته است. این شاعر اصلاحطلب در صفحه
اجتماعی خود با تأکید بر اینکه بیانیه سلبریتیها را امضا نمیکند، نوشته
است: «هنرمندان عزیز! نمیتوانید گندی که زدید را بپوشانید.»
پدیده
سلبریتیها در کشورمان با همه جای دنیا فرق دارد. هر چند در تمام دنیا
هنرمندان، ورزشکاران و چهرههای مشهور به عنوان گروههای مرجع اجتماعی
شناخته میشوند، اما شاید در هیچ جای دنیا به اندازه ایران سلبریتیها
اینقدر منفعتطلب نبوده و تا این اندازه با مردم فاصله نداشته باشند. این
پدیده هنگامی حادتر شد که پای سلبریتیها به دنیای سیاست و رقابتهای
تبلیغاتی کاندیداها هم باز شد و اتفاقاً دولت یازدهم نخستین دولتی است که
تا این اندازه بازیگران را در بازیهای انتخاباتیاش به کار گرفت و برایشان
نقش نوشت! حالا هم با تمام سختیها و تنگناهای بودجه درآمد میلیاردی
هنرمندان از مالیات معاف است و محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه،
در اظهاراتی با حذف معافیت مالیاتی هنرمندان و سلبریتیها مخالفت کرده و
آن را موضع دولت میداند که یکی از سرفصلهای مهم اصلاح ساختار بودجه،
اصلاح معافیتها و توسعه پایههای مالیاتی است، اما سلبریتیها ثابت
کردهاند پای منافع که به میان بیاید دوست و دشمن نمیشناسند و تا زمانی
تبلیغ و تعریف میکنند و لبخند میزنند که برایشان عایدی در میان باشد و با
پایان قراردادشان با یکی به سراغ قراردادهای جدید میروند و ممکن است نقش
تازهشان ۱۸۰ درجه با نقشهای پیشین متفاوت باشد.
مدافعان دیروز و منتقدان امروز
ژستهای
انتقادی انگار بیشتر جواب میدهد و چهرههایی که در کسوت یک منتقد ظاهر
میشوند، میتوانند اشتباهات و حتی خیانتهای پیشین خود را پشت این ظاهر
انتقادی پنهان کنند و با فرار رو به جلو، اتفاقات پشت سر را پاک کنند. کاری
که سلبریتیها به دنبال حوادث اخیر و در پی به اغتشاش کشیده شدن اعتراضات
بنزینی مردم انجام دادند و با نوشتن بیانیه و جمعکردن امضا به گونهای در
قامت یک منتقد بلند شدند که انگار نه انگار اینها اصلیترین بازیگران
انتخاباتهای اخیر بودند و اگرچه شعار «تا ۱۴۰۰» را میدادند، اما حالا در
نیمه راه به گونهای رفتار میکنند که انگار نه انگار اینان همان بنفش
پوشان دیروزی هستند.
سیاست منفعت طلبانه سلبریتیها
رفتار
مذبذبانه این سلبیریتیها حتی صدای برخی از هنرمندان را هم در آورده است.
یغما گلرویی شاعر و نویسنده اصلاحطلب کشورمان با تأکید بر اینکه حاضر نیست
پای بیاینه آبان ماه سلبریتیها را امضا کند در صفحه اجتماعی خود
مینویسد: «فتار سیاسی اغلب اهل فرهنگ و هنر این سرزمین از سر منفعتطلبی
است و اکثریت در جوامعی مثل جامعه ما اشتباه میکند، یا بهتر است بنویسم
ساده به اشتباه میافتد.»
وی با اشاره به تغییر رنگ برخی از این
سلبریتیها بیانیه آبان ماه و پویش تسلیت ایران را اینگونه توصیف میکند:
«از نیمه راه برنگشتگان راه غلط که بسیاری هوادارانشان را پای صندوق رأی
بردند و حالا زیر فشار مخاطب میکوشند با انتشار هماهنگ یک متن شعاری فاقد
مخاطب که پیدا نیست به چه کسی و با توقع چه پاسخی نوشته شده گند آن را
بپوشانند و بعید نیست مدتی بعد مثل پستهای انتخابات دلیتش کنند و یک
اسکرینشات از اقدام متهورانه اجتماعیشان برای خود نگه دارند غافل از
اینکه روزگار اسکرینشاتهای خودش را میگیرد و عام اگر فراموشکار و
دنبالهرو باشد، باز عدهای از خاطر نمیبرند.»
از نگاه گلرویی سکوت
روحانیپرستان در برابر اینکه آقای رئیسجمهور میگوید تا صبح روز گران شدن
بنزین از گرانی آن بیخبر بوده به این دلیل است که نمیدانند پستهای
انتخاباتی قبلی خود را چگونه توجیه کنند.
وی تأکید میکند: «راقم این
سطور موافق آتش زدن بانکها و تخریب اموال عمومی نیست و باور دارد نوجوانان
بیگناهانی در این اتفاقات جان خود را از دست دادهاند که نه قصد و نه
توان اعمال خشونتآمیز را داشتهاند. گوش کسی هم بدهکار این «به کدامین
گناهها» نیست.»
ایران من به خاطر بودن این سلبریتیها تسلیت!
ایران
شرمگین و سیاهپوش است، اما نه به واسطه شرارت و اغتشاش گروهی اغتشاشگر یا
حتی فشارهای اقتصادی ناشی از بیتدبیریهایی که مردم را ناامید کرده،
کشورمان بابت افرادی شرمگین و سیاهپوش است که نام خود را هنرمند
گذاشتهاند، اما انتهای هنرشان وطن فروشی است؛ از سلبریتیای که برای یک
مشت دلار خادم شبکه خائن به کشورش میشود تا سلبریتیای که بازیگر
سناریوهای انتخاباتی میشود.