گرچه افزایش قیمت بنزین همه مسائل را تحتالشعاع خود قرار داده، اما اینجا فقط بحث افزایش قیمت بنزین نیست بلکه اکنون همه توجهات به این موضوع جلب شده که آلودگی هوای تهران ناشی از سوخت اتومبیلهاست.
گرچه افزایش قیمت بنزین
همه مسائل را تحتالشعاع خود قرار داده، اما اینجا فقط بحث افزایش قیمت
بنزین نیست بلکه اکنون همه توجهات به این موضوع جلب شده که آلودگی هوای
تهران ناشی از سوخت اتومبیلهاست. این در حالی است که آن پدیدهای که امروز
تهران را تحت تاثیر قرار داده پدیده وارونگی است. پدیده وارونگی ناشی از
گاز کربنیک است و 3 برابر این گازکربنیکی که از سوخت خودروها تولید میشود
در تهران گاز کربنیک حاصل از سوخت گاز طبیعی در منازل است. مصرف گاز خانگی
در تهران در زمستانها روزی 80 میلیون متر مکعب است در حالی که مصرف بنزین و
گازوئیل در تهران روزی 22 میلیون لیتر است. از این رو اگر از نظر کربنی یک
لیتر را معادل یک متر مکعب بگیریم اثر گاز طبیعی که در خانهها مصرف
میشود در مقایسه با بنزین و گازوئیل 80 به 22 است. یعنی گاز طبیعی که در
خانهها میسوزد سه و نیم برابر بنزین و گازوئیل اثر دارد و این اشکال ناشی
از اضافه مصرفی است که مردم در گاز طبیعی دارند. گازهای کربنی هم یک ابر
گازکربنیک روی تهران تشکیل میدهند که به پدیده وارونگی منجر میشود.
بنابراین معادل کردن آلودگی تهران با اثر بنزین و گازوئیل تمام موضوع نیست؛
بلکه اثر گاز طبیعی به مراتب بیش از اینگونه سوختهاست. از طرف دیگر تهران
به تنهایی به اندازه ترکیه گاز مصرف میکند و این ناشی از این است که
رفتارهای مردم صرفهجویانه نیست. عایقهای پنجره، خانهها درست نیست و مبحث
19 مقررات ملی ساختمان توسط شهرداری تهران رعایت نمیشود. نتیجه این
میشود که تهران در روز 80 میلیون متر مکعب گاز مصرف میکند، ضمن اینکه این
روش آلودهسازی و اتلاف منابع به نفع کشور نیست. بخش زیادی از بودجه کل
کشور را یارانه سوخت تشکیل میدهد. یعنی اثر یارانه سوخت 4 برابر بودجه کل
کشور است. بنابراین باید فکری کرد که جلوی این اضافه مصرف و رفتار
اسرافکارانه را بگیریم و به جای آن برای مردم اقدامات جبرانی انجام دهیم.
دولت باید کاری کند که اعتماد مردم جلب شود که اگر تغییری در قیمت سوخت
انجام شد این آثار به زندگی خود مردم باز میگردد، اما اگر این اعتماد در
مردم بهوجود نیاید یعنی قیمت سوخت را تغییر بدهیم، اما آثار آن به زندگی
مردم بازنگردد، موجب نارضایتی مردم خواهد شد. باید با روندی صحیح اضافه
مصرف سوخت را درست کنیم. اکنون روزی 100 میلیون لیتر بنزین و 300 میلیون
لیتر گازوئیل مصرف میکنیم. مجموع بنزین، گازوئیل، نفت سفید و LPG که در
کشور مصرف میشود، معادل روزی 250 میلیون لیتر است که خیلی زیاد است. در
حالی که مصرف سوخت ترکیه که اقتصادش 5/2 برابر ایران است یک چهارم کشورمان
است. باید این را درست کنیم، سوخت را در حالت منطقی مصرف کنیم و اثرات آن
را به زندگی مردم بازگردانیم. چرا که برای مردم قطعا داشتن مواد غذایی
مکفی، بهداشت و درمان شایسته و آموزش و پرورش شایسته بهتر از اضافه مصرف
سوخت است. بسته حمایتی نیز که دولت قرار است ارائه کند کاملا ضرورت دارد.
وقتی که از تغییر قیمت سوخت منابعی بهدست میآوریم باید این منابع از
راههای مختلفی به خود مردم باز گردد. البته در شرایط فعلی که قیمت بنزین
افزایش یافته و جو روانی منفی و سنگینی را به راه انداخته، باید راهکار
موثری برای کنترل این شرایط اتخاذ شود که بهنظر میرسد اگر مردم اعتماد
کنند که آثار افزایش قیمت سوخت به عناوین مختلف به زندگی خودشان باز
میگردد، برایشان قابل قبول خواهد بود، اما اگر از این بابت مطمئن نباشند
اسباب نگرانی فراهم شده و مردم واکنش نشان میدهند.