این روزها افکار عمومی زیر رگبار اخبار گزنده و تلخ است. انتشار پی در پی گزارشها و اخبار درباره حیفومیل پولهای کلانی که از سوی این و آن بلعیده شده؛ اتهامزنی جناحهای سیاسی علیه یکدیگر؛ برپایی محاکمه دزدان و اختلاسگران از بیتالمال، هریک زخم تازهای بر پیکر باور عمومی میزند.
جلال خوشچهره
این روزها افکار عمومی زیر
رگبار اخبار گزنده و تلخ است. انتشار پی در پی گزارشها و اخبار درباره
حیفومیل پولهای کلانی که از سوی این و آن بلعیده شده؛ اتهامزنی
جناحهای سیاسی علیه یکدیگر؛ برپایی محاکمه دزدان و اختلاسگران از
بیتالمال، هریک زخم تازهای بر پیکر باور عمومی میزند. اما آنچه در این
میان بیش از همه برجسته و ملموس است اینکه بیشتر اوقات همه طرفهای افشاگر
چنان رفتار میکنند که گویی میخواهند کج کنند اما نریزند. به عبارت
روشنتر، رفتارها چنین مینماید که افشاگری درباره حیفومیلها بیش از
آنکه حاوی هدف و اراده اصلاح اوضاع در خدمت به برونرفت کشور از مشکلات
جاری باشد، رجزخوانی در معرکه رقابتهای سیاسی است.
افکار عمومی
مدتهاست که به شنیدن اخبار اختلاسها و حیفومیل هزارها میلیارد تومان یا
دلار عادت کرده است. گویی مردم برخلاف گذشتههای نه چندان دور، حالا
بیتفاوت از کنار چنین اخبار و گزارشهایی میگذرند و تنها نظارهگر اوضاعی
هستند که رقیبان سیاسی برایشان رقم میزنند.
رئیسجمهور روحانی یکشنبه
گذشته در یزد، اخبار تازهای در اینباره اعلام کرد. جمعیت حاضر در میدان
چخماق یزد بیش از آنکه واکنش متناسب با اظهارات و یا به قول منتقدانش،
مدعای رئیسجمهوری نشان دهد، شنونده بود. در سوی دیگر میدان نیز شماری از
حاضران، انتقاد و اعتراض به سیاستهای دولت را فریاد میزدند. اما اندک
زمانی پس از انتشار سخنان رئیسجمهوری، این مخالفان و منتقدانش بودند که
تفسیر خود را از چرایی سخنان او بازتاب دادند. جدا از آنچه مقامهای قوه
قضائیه درباره الزام رئیسجمهوری برای ارائه مستندات خود بیان کردند،
وابستگان به جریانهای مخالف دولت بدون تکذیب یا تایید ماهیت آنچه در میدان
چخماق گفته شد، چرایی سخنان حسن روحانی را نقد کردند.
فارغ از
ارزشگذاری سخنان رئیسجمهوری و وعده او که پس از این، شهر به شهر خواهد
رفت و ناگفتههایش را با مردم در میان خواهد گذاشت و همچنین واکنش فوری
منتقدان دولت، آنچه اهمیت دارد، درک افکار عمومی از چنین رخدادهاست. در
واقع اگر هریک از طرفها به زعم خود، افکار عمومی را برای تخریب اعتبار
رقیبانشان هدف گرفتهاند، اما به درک مردم از چنین رفتاری کمترین توجه را
دارند. واکنش منفعلانه مردم درباره افشاگریهای جاری، نه از سر بیتفاوتی
بلکه این باور است که آنچه گفته میشود را باید در ادامه رقابتهای سیاسی
در هرم قدرت تفسیر و تحلیل کرد. نزدیک شدن به فصل انتخابات، بار دیگر
تریبون سخنوران را داغ کرده است. رقیبان یکدیگر را تهدید به افشا میکنند
بیآنکه اراده لازمی برای سرانجامبخشی به آنچه میگویند، نشان داده شود.
زخم
زدن به افکار عمومی و کج کردن و نریختن، حاصلی ندارد جز تعمیق بیاعتمادی
به هرآنچه که مردم را برای تابآوری در برابر مشکلات تشویق میکند. پرسش
افکار عمومی روشن است؛ آیا آنچه رئیسجمهور روحانی گفته است، حقیقت دارد؟
پاسخ به این پرسش متفاوت از تفسیر و تحلیلهایی است که میکوشد سخنان او را
نیتخوانی کرده و نتیجه را به گونهای دیگر مصادره کند. همینجا تفاوت
درک عمومی با اهداف و درک جناحهای رقیب از فهم مردم برجسته میشود.
افکار
عمومی توان تشخیص ماهیت رقابتهای سیاسی ـ جناحی و اراده مدعیان مبارزه با
فساد را دارد؛ اما پرسش این است؛ چرا و چگونه چنین اوضاعی رقم خورد؟
راهکار اصلاح و برونرفت از این وضع کدام است؟ لازم است نخبگان دراینباره
به افکار عمومی اطمینان دهند.