کد خبر: ۱۹۰۹
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۴
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تنش در روابط ایران و آمریکا بدون تغییر باقی مانده است. این وضع در نگاه تهران تابعی از دو متغیر اصلی است: نخست، استمرار سیاست فشار حداکثری کاخ سفید برای فرسوده کردن مواضع تهران و دوم؛ فقدان اراده اروپا در دوسطح جبران خسارت‌های ناشی از خروج دولت ترامپ از برجام بر اقتصاد ایران و نیز سطح مطالبات اروپائیان از ایران که همسویی به نسبت کاملی با سیاست‌های دولت آمریکا دارد.

جلال خوش‌چهره

تنش در روابط ایران و آمریکا بدون تغییر باقی مانده است. این وضع در نگاه تهران تابعی از دو متغیر اصلی است: نخست، استمرار سیاست فشار حداکثری کاخ سفید برای فرسوده کردن مواضع تهران و دوم؛ فقدان اراده اروپا در دوسطح جبران خسارت‌های ناشی از خروج دولت ترامپ از برجام بر اقتصاد ایران و نیز سطح مطالبات اروپائیان از ایران که همسویی به نسبت کاملی با سیاست‌های دولت آمریکا دارد.
اظهارات مقام‌های ایرانی در مخالفت با سیاست فشار حداکثری آمریکا و نقد آنچه اقدام‌های اروپائیان به بی‌عملی تعبیر می‌شود، ناشی از تجربه مماشات و تن سپردن به زمانی است که با بیشترین هزینه به ایران تحمیل شده است. تهران بر این باور است که طی دوسال گذشته برای ایجاد تغییر در فضای پر‏‏تنش میان ایران و آمریکا‌، انعطاف‌های لازم را در مواضع خود بروز داده است. در این مدت، نه‏تنها واشنگتن از سیاست‌های فرساینده خود علیه ایران نکاسته، بلکه اروپائیان نیز با اقدام‌های کج‌دار و مریز خود، جاده‏صاف‏کن دولت ترامپ بوده‌اند. مصداق این مدعا، سیاست صبر و مماشات تهران یکسال پس از خروج آمریکا از برجام بود. در این مدت همه نگاه‌ها به واکنش عملی اروپائیان دوخته شده بود که در سیاست‌های اعلامی خود شماتت‏گر واشنگتن بوده و جبران بلافاصله خسارت‌های ناشی از سیاست فشار حداکثری را وعده می‌دادند اما در عمل نتیجه‌ای قابل قبول برای ایران در پی نداشت.
تهران در کاهش تعهدات برجامی خود که واکنش اعتراضی است به بی‌عملی دیگر اعضای گروه به جامانده از 5+1، سیاست گام به گام را اجرا کرده است. انگیزه اقدام تهران، واداشتن جامعه جهانی‌، به‌ویژه اتحادیه اروپا به انجام فوری تعهدات خود در قبال برجام است. نقض این توافق شش‌جانبه که از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد هم رسمیت یافت، اوضاع را به نوامبر 2016 یعنی پیش از امضای توافقنامه برجام می‌تواند بازگرداند. از همین‌رو، تهران تاکنون امیدوار بود که اروپائیان فارغ از همه آنچه سیاست واشنگتن در قبال ایران تعریف می‌شود، برای صیانت از تعهدات همه طرف‌های امضاءکننده برجام، واکنش عملی و ترغیب‏کننده‌ای را نزد تهران اجرا کنند. تصورات نخستین از واکنش‌های احتمالی اروپائیان به زودی نقش بر آب شد. رفتار اروپائیان این باور را هر روز بیش از گذشته تقویت کرد که آنان بیش از آنکه متعهد به جبران خسارت‌های ناشی از اقدام دولت‌ ترامپ باشند، رویکردی زیرکانه را در همسویی با کاخ‌سفید در فرسوده‌سازی مواضع تهران دنبال می‌کنند.
حاصل‌جمع آنچه اعضای به‌جا مانده از گروه 1+5 برای ترغیب تهران طی نزدیک به دوسال گذشته به عمل آورده‌اند، تقریباً هیچ است. همین مهم سبب شده تا تهران تلاش‌ها برای میانجیگری میان ایران و آمریکا را برای بازگشت به میز گفت‌وگو با بد‌بینی تعبیر کند، علاوه‌براین اراده اروپائیان را برای برون‏رفت از اوضاع جاری مورد تردید قرار دهد. زمان، عنصر کلیدی برای همه طرف‌ها است. دستمایه سیاست فشار حداکثری، خرید زمان برای ناکارآمد کردن کیان اقتصادی و تاثیرگذاری بر فضای عمومی ایران است. ترجیح اروپائیان، توقف در وضع فعلی تا ایجاد موقعیت تازه است. تهران اما زمان و بلاتکلیفی در آن را همانی می‌داند که مخالفانش در پی آن هستند.
خشم تهران را باید در آنچه دانست که دیگر اعضای به‏جا‏مانده از گروه 1+5، از خود بروز داده‌ و می‌دهند.
نام:
ایمیل:
* نظر: