منطقه پرآشوب غرب آسیا عرصه نقشآفرینی دهها بازیگر امنیتی دولتی و غیردولتی در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی است. منافع مشترک، متقابل و متعارض این بازیگران، کلاف امنیتی در غرب آسیا را روز به روز پیچیدهتر میکند و پیشبینی را برای تحلیلگران پرریسک مینماید.
منطقه پرآشوب غرب آسیا
عرصه نقشآفرینی دهها بازیگر امنیتی دولتی و غیردولتی در سطوح ملی،
منطقهای و بینالمللی است. منافع مشترک، متقابل و متعارض این بازیگران،
کلاف امنیتی در غرب آسیا را روز به روز پیچیدهتر میکند و پیشبینی را
برای تحلیلگران پرریسک مینماید. به جای پیشبینی اما میتوان به آیندههای
محتمل و سناریوها اندیشید، آنچنان که راس داوسون میگوید، «در دوران آشوب
سعی در پیشبینی رویدادها نداشته باشید بلکه به طور نظاممند به اکتشاف
آیندههای ممکن بپردازید.»نفوذ تدریجی روسیه طی سالهای اخیر در غرب آسیا
دارای پیامدهای مهم امنیتی و سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران و از این رو
محل تامل و درنگ برای تحلیلگران سیاسی خارجی است. مداخله موثر روسیه در جنگ
سوریه و فعال شدن دیپلماسی متقابل کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس با روسیه
نشان از نفوذ تدریجی روسیه در غرب آسیا دارد. نفوذ روسها چه تاثیری بر
جایگاه منطقهای ایران خواهد داشت؟ در این یادداشت با نگاهی به آیندههای
محتمل نفوذ منطقهای روسیه در خلیجفارس به تاثیر دیپلماسی خاورمیانهای
مسکو بر ایران میپردازیم.
حفظ پرستیژ بینالمللی، مدیریت مناطق
پیرامونی روسیه و تلاش برای گسترش منطقه نفوذ روسیه در سایر مناطق با
کمترین هزینه، راهبرد اصلی سیاسی خارجی روسیه را تشکیل میدهد. روسیه بویژه
در دوران پوتین تلاش میکند تا در قامت یک قدرت بزرگ بینالمللی خود را
احیا نماید با این تفاوت که در طول جنگ سرد نقش برتری شوروی با پرداخت
هزینههای گزاف بینالمللی صورت میگرفت اما در دوران فعلی مبنای عمل در
سیاست خارجی روسیه، محاسبه عقلایی هزینه- فایده است. شوروی در دوران جنگ
سرد مجبور بود برای ایفاء نقش هژمونی شرقی خود هزینههای هنگفتی بپردازد تا
از رقابت با آمریکا عقب نیفتد. رقابتهای تسلیحاتی و ماهوارهای شوروی را
مجبور میکرد روز به روز سفره مردم خود را نصف کند تا از آمریکا عقب نیفتد.
بر این اساس مردم شوروی در صفهای طولانی برای خرید نان با نگرانی
میایستادند اما شوروی در رقابت موشکهای فضاپیما از آمریکا عقب نمیماند.
روسیه اما چنین نقشی را برای خود نمیپذیرد. ملاک نهایی برای روسیه کسب
بیشترین منفعت با کمترین هزینه است. به همین دلیل روسیه زمانی وارد جنگ
سوریه شد که طرفهای درگیر دچار فرسایش مادی و روحی شده بودند و روسیه
ضربات آخر را به تروریستها وارد کرد و در کنار ایران به مهمترین بازیگر
خارجی در سوریه نیز تبدیل شد. دیپلماسی پوتین در عربستان و امارات را نیز
باید از همین منظر تحلیل نمود.
در سطح ملی، عربستان و امارات سعی در
کاهش وابستگی امنیتی خود به آمریکا دارند و سیاست تنوعبخشی در روابط خارجی
خود را دنبال میکنند. گسترش روابط با روسیه و چین در دستور کار سیاست
خارجی امارات و عربستان است. روسها به این سیاست خوشامد گفتهاند و با عقد
قرارداد در زمینههای نظامی و احتمالاً تجاری منافع سیاسی و اقتصادی برای
خود حاصل میکنند. این روابط دارای منافع متقابل برای اعراب و پوتین است.
اعراب درجه وابستگی امنیتی خود به آمریکا را کاهش میدهند و با وارد کردن
یک قدرت مداخلهگر خارجی دیگر شعاع نفوذ منطقهای ایران را محدود میکنند و
روسیه از این روابط منافع مادی حاصل میکند.
در سطح منطقهای نفوذ
روسیه در غرب آسیا این کشور را به بازیگری مهمتر از گذشته تبدیل خواهد کرد.
روسیه دروازه نفوذ خود به خاورمیانه را سوریه و لیبی میدانست، حالا با
گسترش روابط با امارات و عربستان شعاع نفوذ روسها بیشتر میشود. گسترش
روابط روسیه با اعراب مسکو را به عنوان میانجی ایران و اعراب تعریف خواهد
کرد. این مسئله در کوتاه مدت به سود ایران خواهد بود اما در بلند مدت
مخاطراتی را دربرخواهد داشت:
1- روسیه با نفوذ منطقهای در خلیج فارس،
محیط امنیتی خلیجفارس را به محیط امنیتی خزر نزدیک میکند. آنگاه ایران
مجبور خواهد بود برای تنشزدایی با اعراب و فعال کردن روسیه به عنوان
میانجی صلح، امتیازاتی ناخواسته به روسیه واگذار نماید.
2- نفوذ روسیه
در منطقه به تداوم نفوذ آمریکا در منطقه نیز منجر خواهد شد؛ چرا که
آمریکاییها حاضر نخواهند بود منطقه نفوذ خود را به راحتی
به مهمانان دیگر واگذار کنند. این رویداد نیز
برخلاف منافع ملی ایران است چرا که چشمانداز سیاست خارجی مطلوب ایران در منطقه، کاهش نفوذ قدرتهای بزرگ در منطقه است. در آن
زمان است که فنر قدرت ایران در ابعاد فرهنگی و سیاسی آزاد میشود و سیاست همسایگی موثر خواهد افتاد.
3-
نفوذ روسیه در خلیجفارس رقیبی تازه برای جمهوری اسلامی ایجاد میکند و با
توجه به تعارض ایران و آمریکا و حمایت روسیه از ایران در تقابل تهران و
واشنگتن، رقابت با روسیه در خلیجفارس، حکم رقابت ایران با روسیه در خزر را
پیدا خواهد کرد.
در سطح بینالمللی نفوذ روسیه در خلیجفارس، برگه
چانهزنی مسکو در برابر اروپا، چین و بویژه آمریکا خواهد بود. روسها از
اهرم خلیجفارس در دیپلماسی انرژی با آمریکا و اروپا بهره خواهند برد و در
قبال چین نقش همکاری- رقابت را اتخاذ خواهند کرد. چین و روسیه در تقابل
آمریکا و اروپا با یکدیگر همکاری میکنند اما در حوزه نفوذ منطقهای با
یکدیگر رقابت خواهند داشت.