کد خبر: ۱۶۹۹
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۸ - ۰۸:۴۱
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
در ابتدا بايد بدانيم که آيا آقاي عمران‌خان دارد يک مساعي جميله را انجام مي‌دهد؟ يعني دارد در روابط ايران و عربستان پادرمياني مي‌کند يا دارد عملي ميانجيگرانه انجام مي‌دهد؟ چون اين دوتا با هم فرق دارد.

در ابتدا بايد بدانيم که آيا آقاي عمران‌خان دارد يک مساعي جميله را انجام مي‌دهد؟ يعني دارد در روابط ايران و عربستان پادرمياني مي‌کند يا دارد عملي ميانجيگرانه انجام مي‌دهد؟ چون اين دوتا با هم فرق دارد. کسي که مساعي جميله را انجام مي‌دهد، نيازمند اينکه طرحي براي حل مسأله داشته باشد نيست و فقط طرفين را به آشتي و گفت‌وگو دعوت مي‌کند اما در ميانجيگري، کسي که ميانجيگري مي‌کند، بايد طرحي را براي حل مسأله داشته باشد. بنابراين مهم است که آيا آقاي عمران‌خان کارکردش، يک کارکرد مساعي جميله است يا ميانجيگري؟ حالا هر کدام از اين دو تا که باشد، در حوزه اجرا سختي‌هاي خاص خودش را دارد. طبيعي است که مساعي جميله خيلي راحت‌تر مي‌تواند اتفاق بيفتد تا ميانجيگري. حالا فرض را بر اين بگذاريم که هر کدام از اين دو مورد باشد موفقيتش بسته به چند عامل است. اولين عامل اين است که آيا کشورهاي طرف اختلاف به اين مساعي جميله يا ميانجيگري رضايت دارند يا نه؟ يعني آيا ابتدا پيام‌هايي بين دو کشور ايران و عربستان رد و بدل شده است که متعاقب آن آقاي عمران‌خان بخواهد از سفرش رونمايي کند يا نه؟ چون اگر از قبل چنين پيام‌هايي رد و بدل نشده باشد، خيلي سخت است که يک فرد بتواند از برنامه کاري‌اش رونمايي کند چون پيامدهاي منفي پرستيژي براي آن کشور دارد. پس يکي اين است که نخست، دو کشور ايران و عربستان اراده سياسي و حسن نيت لازم را براي گام گذاشتن در مسير حل اختلاف داشته باشند. دومين موضوع کشوري است که ميانجيگري مي‌کند يا مساعي جميله را انجام مي‌دهد. اين کشور بايد نزد دو طرف اختلاف يک کشور قابل قبول باشد. يعني يک کشوري که تصور شود از يکي از طرفين ممکن است جانبداري کند يا کشوري که ممکن است وزن سياسي مهمي در عرصه منطقه يا بين‌الملل نداشته باشد، چنين کشوري به سختي مي‌تواند آن نقشي که به عهده‌اش گذاشته‌اند را اجرا کند. به نظر مي‌رسد که پاکستان گزينه مناسبي است چون هم عربستان و هم ايران براي اين کشور احترام قائل هستند و پاکستان با هر دو کشور رابطه خوبي دارد. سومين مسأله به موضوع مورد بحث مربوط مي‌شود، به‌خصوص اگر بحث ميانجيگري باشد. اين که آيا طرحي که ارائه مي‌شود مورد قبول طرفين هست يا نه؟ خودش جاي بحث زياد دارد و قطعا شايد اراده آقاي عمران‌خان فقط نشان دادن راه به ايران و عربستان باشد و قصدش احتمالا اين است که ايران و عربستان در ادامه راه خيلي از مسائل و موضوعات را حل و فصل کنند. صرفنظر از همه اين موارد آن چيزي که به نظر مي‌رسد اين است که همين که يک کشور وارد روابط ايران و عربستان شده و دارد نقش مساعي جميله يا ميانجيگري را بازي مي‌کند، مي‌تواند يک پيام منفي و يک پيام مثبت داشته باشد. پيام منفي اين است که ادامه بحران مي‌تواند بسيار خطرناک باشد. پيام مثبت اين است که طرفين بحران به نقطه اوج بحران رسيده‌اند، به عواقب بحران پي برده‌اند و اکنون به سمت کاهش بحران در حرکتند. يعني مي‌توان سفر آقاي عمران‌خان را نشانه‌اي از کاهش بحران درروابط ايران و عربستان قلمداد کرد و يا آن را نشانه‌اي از احتمال تصاعد بحران در روابط ايران و عربستان قلمداد کرد. هر کدام از اين دو حالت که باشد هم ايران و هم عربستان بايد از اين فرصت استفاده کنند. چون وقتي بحران سير صعودي و سير تصاعدي پيدا مي‌کند، يافتن فرصت‌هاي صلح بسيار دشوار است. از اين منظر است که به نظر مي‌رسد بايد نسبت به سفر عمران‌خان رويکرد مثبت داشت ولي اين را هم بايد دانست که براي اجراي ماموريتي که آقاي عمران‌خان پيگير آن است راه درازي در پيش است.
نام:
ایمیل:
* نظر: