کد خبر: ۱۶۹۰
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۲
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تبعات و آسیب‌های طرح یک فوریتی نمایندگان مجلس برای برون‏سپاری آموزش زبان‌های خارجی
حذف زبان انگلیسی از مدارس و اختیاری‏شدن آموزش آن، مخالفان و موافقان بسیاری دارد اما دلایل برای مخالفت با این طرح بیش از دلایلی است که ممکن است موافقت شما را به همراه داشته باشد.

زهرا داستانی
حذف زبان انگلیسی از مدارس و اختیاری‏شدن آموزش آن، مخالفان و موافقان بسیاری دارد اما دلایل برای مخالفت با این طرح بیش از دلایلی است که ممکن است موافقت شما را به همراه داشته باشد.
«حذف زبان انگلیسی از مدارس» عنوان یکی از طرح‌های اخیر مجلس شورای اسلامی است که این‌ روزها فکر بسیاری از آنهایی که درگیر آموزش و آموختن هستند را به خود مشغول کرده است. دانش‌آموزانی که رابطه خوبی با زبان دوم به خصوص انگلیسی ندارند اگرچه از چنین طرحی ذوق‏زده شده‌اند اما ذوق‏شان با شنیدن این موضوع که باید این درس را در آموزشگاه و زیر نظر آموزش‏و‏پرورش فرا بگیرند، در سال سوم دبیرستان در آزمون سراسری مدارس شرکت‌ کنند و در کنکور به سوالات زبان انگلیسی که یکی از مهم‌ترین ضرایب را به خود اختصاص داده، پاسخ دهند، به سرعت کور شده است. معلمان اما معتقدند که این طرح که با دلایلی چون ناکارآمدی مدارس در آموزش زبان خارجی و همچنین عدم ضرورت در آموزش زبان انگلیسی به دانش‌آموزانی که قصد ورود به دانشگاه را ندارند و آموزش زبان انگلیسی منجر به افت تحصیلی آنها می‌شود یا با این استدلال که دانش‌آموزانی که با هدف مهارت‌آموزی و ورود سریع به بازار کار مسیر تحصیل در شاخه‌های کاردانش یا فنی و حرفه‌ای را انتخاب می‌کنند، نیاز ضروری به آموختن زبان خارجی ندارند، به صحن علنی مجلس رسیده و یک فوریت آن نیز به تصویب رسیده است، نتایج و آسیب‌هایی برای نظام آموزشی بلند‏مدتی در ایران خواهد داشت.
تعلیم‏‏و‏تربیت دانش‌آموزانی که به آنها نمی‌توان گفت با‏سواد
شاید همه کلیپ مشهور صادق زیبا‏‏کلام را ندیده باشند. همانی که چالش یک استاد دانشگاه را در مواجهه با دانشجویان ترم اولی رشته علوم سیاسی در کلاس درس نشان می‌دهد. صادق زیباکلام از دانشجویان درباره تصویب قوانین در ایران و اینکه یک لایحه پس از تصویب مجلس چه می‏‏شود، می‌پرسد و کسی از دانشجویان نیست که بتواند به او پاسخ دهد. سوالی ساده که صادق زیباکلام را وادار به این واکنش طعنه‌آمیز کند که «گِل بگیرند درِ آموزش‏و‏پرورشی را که به شما دیپلم داد!» سال‌ها است که نظام آموزش‏و‏پرورش در ایران متهم به ناکارآمدی در آموزش، تربیت دانش‌آموزانی با کمترین سطح اطلاعات عمومی و البته دارای مدرک است. حالا اما این ناکارآمدی ممکن است با تصمیمی که مجلس برای حل این ناکارآمدی مدارس در تعلیم یکی از دروس یعنی زبان انگلیسی گرفته، بی‌سوادی را نیز به جمع ویژگی‌های دانش‌آموزانی که از مدارس فارغ‏التحصیل می‌شوند، بیفزاید. اما چطور ممکن است حذف زبان انگلیسی به بی‌سوادی بینجامد؟ محمدرضا نیک‏نژاد، کارشناس مسائل آموزش‏و‏پرورش با ۲۷ سال سابقه معلمی در مدارس ایران به «ابتکار» می‌گوید: «یونسکو سواد را در جهان جدید با 8 مهارتی که هر شهروند باید به آنها مسلط باشد، تعریف می‌کند. آشنایی با کامپیوتر، کارکردن در فضای مجازی و زبا‌ن‌دانی از جمله این مهارت‌ها هستند. طبق این تعریف، کسی در جهان کنونی باسواد است که زبان دومی به جز زبان اصلی خود بداند. شاید هر زبان دیگری در این دنیا بتواند زبان دوم باشد ولی در جهان امروز که تسلط به زبان انگلیسی رکن اصلی ایجاد ارتباط با فضای پیرامونی و جهان خارجی است و حتی فعالیت انسان در فضای مجازی را محدود کرده، چشم‌پوشی از آن کاری خطا است.» او ادامه می‌دهد: اگر ملاک آموزش مهارت به دانش‌آموزان فنی و حرفه‌ای است که مهارت را نیز از آنها در دانشگاه گرفته می‌شود چراکه رشته‌هایی چون مهندسی کامپیوتر، گرافیک و ... نیاز مبرمی به دانستن زبان انگلیسی دارد. از سوی دیگر تقریبا بیش از نیمی از دانش‏آموزان فنی و حرفه‌ای به دانشگاه می‌روند و بخشی از آنها بدون کنکور وارد مقطع کاردانی می‌شوند. آیا قرار است این دانش‌آموزان الفبای زبان دوم را در دانشگاه بیاموزند؟»
مافیای جدیدی در راه است؟
‌سال‌ها است که مسئولان آموزش‏و‏پرورش برای حذف کنکور می‌جنگند. جنگی که تاکنون پیروزی از آن دستان پشت‏پرده‌ای بوده که کنکور را هدایت می‌کند و درآمدهای میلیونی یا میلیاردی را به جیب می‌زند. دستانی که وزیران آموزش‏و‏پرورش را نیز از حرکت باز‏می‌دارد و توان مقابله را از آنها می‌رباید. حال گرچه تلاش‌ها برای حذف یک مافیای پر‏قدرت به نتیجه نرسیده اما خبرها حکایت از تشکیل مافیای جدیدی در نظام آموزش‏و‏پرورش ایران دارد. مافیایی برای آموزش زبان انگلیسی!
اختیاری‏شدن آموزش تمامی زبان‌های انگلیسی و غیر‏انگلیسی و خارج شدن آنها از محیط مدرسه و سپرده شدن به آموزشگاه‌های آزاد و قرار گرفتن هزینه آموزش آنها برعهده دانش‌آموزان به موجب طرح اخیر مجلس که البته تا به تصویب رسیدن آن راه‌های بسیاری وجود دارد، زنگ‌های خطر را برای ایجاد یک رانت و مافیای جدید به صدا در‏آورده‌اند.
نیک‌نژاد معتقد است که گرچه هدف مجلسی‏ها از این طرح ایجاد مافیای جدید نیست ولی یکی از نتایج حذف زبان انگلیسی از مدارس در ایران می‌تواند ایجاد یک مافیای جدید در آموزش‏و‏پرورش باشد. اتفاقی که رخ‌دادن آن بسیار بالا است.
او می‌گوید: «این طرح بار مالی آموزش زبان خارجی را به گردن خانواده می‌اندازد و این اتفاق می‌تواند مشکلاتی را به همراه آورد. هم اکنون خانواده‌های بسیاری در ایران وجود دارند که از پس بار مالی آموزشی که در ظاهر رایگان است، برنمی‌آیند. چند درصد از افرادی که در این جامعه هستند، حاضرند یا توان کافی هزینه‏کرد برای آموزش را دارند؟ پس با این طرح عملا عده‌ای را از آموزش زبان محروم می‌شوند.»
این کارشناس آموزشی می‌افزاید: «از طرف دیگر مگر موسسات آموزشی در هر کجای ایران شعبه دارند؟ آیا در مناطق محرومی که با نبود دبیرستان روبه‌رو است، موسسه آموزش زبان یافت می‌شود؟ بنابراین از سوی دیگر تعداد کثیری از دانش‌آموزان ایرانی از آموزش زبان انگلیسی به واسطه نبود امکانات روبه‌رو می‌شوند و باز هم به دلیل عدم توان مالی لازم خانواده‌ها برای اعزام این دانش‌آموزان به شهر و شرکت در کلاس‌های آموزش زبان در موسسات به کل از آموختن زبان دوم منصرف می‌شوند. در بسیاری از روستاها ترک‏تحصیل کردن دانش‌آموزان به این دو دلیل رقم می‌خورد.» او ادامه می‌دهد: «حالا با چه استدلالی مجلسی‏ها حذف آموزش زبان انگلیسی در مدارس را راه‏حلی مناسب برای مشکل ناکارآمدی آموزش این درس در مدارس ایران دیده‌اند مشخص نیست. طرحی که با ارائه تبصره‌های حمایتی که میزان، نوع و شرایط آن برای دانش‌آموزان مشخص نشده، قرار است بار مالی روی دوش خانواده‌های فقیر را کم کند.» نیک‌نژاد می‌گوید: «از سوی دیگر آموزش‏و‏پرورش خود با مشکلات مالی بسیاری دست و پنجه نرم می‌کند و با علم به این موضوع این سوال مطرح می‌شود که آموزش و پرورش چطور می‌تواند به دانش‌آموزان مناطق محروم کمک مالی برای آموزش زبان انگلیسی کند؟ در حالی که وزارتخانه آموزش‏و‏پرورش در زمان تصدی فانی و بطحایی برای روی پا نگه‌داشتن و تعطیل نشدن مدارس شبانه‌روزی که سابقه طولانی در نظام آموزش‏و‏پرورش ایران دارند، از خیرین کمک می‌گرفت حالا چطور می‌تواند به دانش‌آموزان مناطق محروم کمک کند.»
یک مسابقه ناعادلانه
گرچه کنکور همیشه یک مسابقه ناعادلانه بوده، اما در سال‌های اخیر پول بیش از تلاش و استعداد بر این مسابقه تعیین سرنوشت سایه افکنده است. اختصاص رتبه‌های اول کنکور سراسری امسال به داوطلبان کلان‏شهری چون تهران و حضور معدود دانش‌آموزانی از مناطق محروم سندی بر ناعدالتی آموزشی و برگزاری یک مسابقه ناعادلانه در ایران است. حال قرار است این مسابقه بیش از گذشته میان دانش‌آموزان شکاف بیندازد. شکافی که ممکن است با تصویب طرح حذف آموزش زبان انگلیسی از مدارس رقم بخورد. طرحی که گرچه آموزش رایگان زبان انگلیسی را از دانش‌آموزان محروم می‌کند، اما سوالات زبان را برای داوطلبان رشته‌های نظری در کنکور باقی می‌گذارد. به اعتقاد نیک‌نژاد، طرح مجلس در یک یا دو دهه آینده شکاف در آموزش‏و‏پرورش و عدالت آموزشی را بیشتر می‌کند. او می‌گوید: «قطعا این طرح سبب ایجاد رانت در نظام آموزشی می‌شود و درآمد کلانی را به جیب عده‌ای روانه می‌کند. شکاف طبقاتی در آموزش از جمله تبعات دیگر این طرح خواهد بود. یعنی فرزندان خانواده‌های ثروتمند که دست‏شان به دهان‏شان می‌رسد و توان مالی برای آموزش زبان انگلیسی در بهترین موسسات را دارند، از افراد متوسط و ضعیف از این مهارت محروم می‌شوند، در کنکور هم پیشی می‌گیرند. اتفاقی که اصول اولیه تشکیل آموزش‏و‏پرورش یعنی از بین رفتن شکاف طبقات برای آموزش را خدشه‌دار می‌کند.»
تکلیف معلمان زبان چه می‌شود؟
شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد، پس از حذف آموزش زبان دوم از مدارس تکلیف آموزگاران چه خواهد شد؟ مجلس به این سوال پاسخ داده است: «‌استخدام معلمان زبان ممنوع خواهد شد و البته آموزگاران با‏سابقه باید راه دیگری برای تدریس در مدارس انتخاب کنند. معلمان زبان براساس سابقه دسته‏بندی شده‌اند. برای معلمان با سابقه زیر 16 سال، بین 16 تا 20 سال و بالای 20 سال برنامه‌هایی برای اشتغال آنها در نظر گرفته‌ شده. معلمان زیر 16 سال می‌توانند در کنکور شرکت کنند و در یک رشته مرتبط به صورت مامور درس بخوانند و بعد به تدریس رشته دیگری در مدارس مشغول شوند و یا بخشی دیگر معاونت و مدیریت را انتخاب کنند.»
اما این برنامه‌ها می‌تواند امنیت و آرامش روانی را برای معلمان زبان به همراه داشته باشد؟ نیک‏نژاد معتقد است: «این برنامه‌ای است که روی کاغذ نوشته می‌شود اما اینکه تا چه اندازه این امکان وجود دارد که این برنامه اجرایی شود، مهم است. البته از آنجایی که این طرح معلمان زبان را از آموزش‏و‏پرورش اخراج نمی‌کند، این امید را به وجود می‌آورد که حقوق آموزگاران مورد توجه طراحان این طرح بوده‌اند، اما با وجود این اما تمهیداتی که برای اشتغال این معلمان زبان در نظر گرفته شده ظلمی به آن دسته از معمان زبان است که عاشقانه رشته خود را دوست دارند و باید بعد از سال‌ها تدریس در این رشته علی‏رغم میل باطنی‏شان و برای کسب درآمد ابتدا در رشته دیگری تحصیل کنند تا مشغول به تدریس آن رشته شوند.»
نام:
ایمیل:
* نظر: