«همدلی» چشمانداز بازار نفت را در پی محدودیت تردد محمولههای نفتی و انفجار نفتکش ایرانی را ارزیابی کرد
انفجار در بدنه نفتکش ایرانی در دریای سرخ، روز گذشته با بازتابهای سیاسی و اقتصادی بسیاری همراه بود. صبح دیروز وقتی منابع آگاه از آسیب یک فروند نفتکش ایرانی متعلق به شرکت ملی نفتکش در 60 مایلی بندر جده عربستان خبر دادند.
همدلی|
فاطمه آقاییفرد: انفجار در بدنه نفتکش ایرانی در دریای سرخ، روز
گذشته با بازتابهای سیاسی و اقتصادی بسیاری همراه بود. صبح دیروز وقتی
منابع آگاه از آسیب یک فروند نفتکش ایرانی متعلق به شرکت ملی نفتکش
در 60 مایلی بندر جده عربستان خبر دادند، گمانهزنیهای زیادی درباره علت
این ماجرا وجود داشت. برخی از منابع از احتمال تروریستی بودن این حادثه خبر
میدادند که این موضوع در نهایت بعداز ظهر روز گذشته با واکنش شرکت ملی
نفتکش همراه شد و مسئولان این شرکت خبر شلیک موشک از سوی عربستان به
این کشتی را تکذیب کردند. حوالی ظهر روز گذشته بود که سخنگوی وزارت
امور خارجه ایران به ایسنا گفت: «بررسیهای انجام شده توسط شرکت ملی نفتکش
ایران نشان میدهد که کشتی ایرانی، دو بار و به فاصله حدود نیم ساعت مورد
هدف قرار گرفته و آسیب دیده، بررسیهای انجام شده توسط شرکت ملی نفتکش
ایران نشان میدهد که کشتی ایرانی از مکانی نزدیک به کریدور عبوری این
نفتکش از شرق دریای سرخ، دو بار و به فاصله حدود نیم ساعت مورد هدف قرار
گرفته و آسیب دیده است». در کنار واکنشهای داخلی اصابت دو موشک به
نفتکش ایرانی با واکنش چینیها و آمریکاییها نیز همراه بود. ساعتی بعد
از انتشار این خبر بود که سخنگوی وزارت امور خارجه چین از طرفهای مرتبط
با انفجار روز جمعه در نفتکش ایرانی در دریای سرخ درخواست کرد برای برقراری
صلح و ثبات در منطقه وارد تعامل شوند. اسکاینیوز نیز در تارنمای خود این
طور اعلام کرد که سرهنگ «پیت پاگانو» سخنگوی ناوگان پنجم نیروی دریایی
آمریکا اعلام کرده که از این حادثه باخبر است. هر چه که بود دیروز اصابت دو
موشک به این نفتکش از یک سو این هجوم را در صدر اخبار رسانههای داخلی
و خارجی قرار داد و از سوی دیگر نیز با واکنش بازار نفت نیز همراه بود و
قیمت طلای سیاه را 2درصد افزایش داد. از دیگر ابعاد اقتصادی این انفجار
هیجانی شدن بازارهای جهانی از جمله فلز زرد بود و رویترز نوشت، دیروز حمله
به نفتکش ایرانی بهانهای به دست طلا در معاملات جهانی داد و در کنار
عدم شفافیت وضعیت برگزیت و نتیجه مذاکرات تجاری آمریکا و چین این بازار با
بیثباتی بیشتری نسبت به روزهای گذشته همراه بود، بهطوریکه در پی این
اتفاقات قیمت طلا در بازارهای جهانی 95 سنت افزایش یافت. این اولین باری
نیست که بازارهای جهانی از جمله نفت و طلا در پی حوادث نفتی هر چند برای
مدتی هیجانی میشوند و بعد از گذشت چند روز به آرامش میرسند. در ماههای
اخیر بازار نفت سایه حوادث زیادی را بر سر خود دیده است. حمله به آرامکو
یکی از مهمترین این حوادث بود که تاثیر کوتاهمدتی بر این بازار داشت.
اواخر تابستان همین امسال بود که حملات پهپادی به پالایشگاه بقیق و میدان
نفتی خریص در عربستان باعث افزایش یکباره بهای نفت در بازارهای جهانی شد و
قیمت طلای سیاه به یکباره 20درصد افزایش یافت. آنروزها با وجود اینکه
بسیاری از تحلیلگران بر این باور بودند که به علت اینکه ترمیم ویرانیها و
عادیسازی مجدد تولید و صادرات نفت عربستان احتمال دارد ماهها طول بکشد،
اما تنها چند روز بعد بود که روند صعودی افزایش بهای نفت خام در بازارهای
جهانی متوقف شد. در همان روزها بود که بسیاری از تحلیلگران دلیل به تعادل
رسیدن قیمت نفت در بازارهای جهانی را انتشار خبر آزادسازی ذخایر استراتژیک
نفت خام آمریکا و البته جایگزینی انرژیهای تجدیدپذیر به جای نفت اعلام
میکردند. در ماههای اخیر از این دست اتفاقات در بازار نفت کم نبوده و
تاثیر همه این ماجراها بر این بازار کوتاهمدت مشاهده شده است. حالا نفت از
یک سو به دلیل تحریمهای آمریکا علیه برخی از کشورهای نفتی از جمله ایران و
ونزوئلا با کاهش در بازارهای جهانی همراه شده و از سوی دیگر نزدیک به 300
نفتکش در جهان به دلیل این تحریمها با محدودیت تردد مواجه هستند. به
نظر میرسد این ماجراها در نهایت جهان را با محدودیت عرضه مواجه خواهد کرد و
قیمت این کالا در ماهها یا سالهای آینده افزایش خواهد یافت. اما چیزی که
تحلیلگران میگویند کاملا خلاف این نگاه است و به باور بسیاری از
دستاندرکاران حوزه انرژی، چیزی به عنوان گرانی نفت در ماهها یا سالهای
آینده دور از ذهن است. بسیاری از دستاندرکاران حوزه انرژی بر این باور
هستند که کشورهای توسعهیافته با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر هر سال
نیاز کمتری به نفت خواهند یافت. سوالی که میتوان مطرح کرد این است که
نتیجه تاثیرات کوتاهمدت قیمت نفت در بازارهای جهانی بر اقتصاد کشورهای
نفتی چیست؟ البته که تحلیلگران نگاه مثبتی به این موضوع ندارند و بر این
باور هستند که با روندی که نفت در پیش گرفته کشورهای وابسته به نفت باید
سیاستهای مناسبتری برای جدا کردن اقتصادشان به نفت در پیش بگیرند و با
تبدیل نفت به محصولاتی با ارزش افزوده بیشتر اقتصادی پویاتر داشته باشند.
این یعنی نفت دیگر طلای سیاه گذشته نیست. این را میتوان از آرامش این
بازار بعد از هزاران اتفاقی که بر سر نفت در ماههای اخیر افتاده به خوبی
فهمید. از این همه اتفاق نفتی و صحبتهای کارشناسان اینطور برمیآید که
خامفروشی نفت دیگر سودی برای اقتصاد ندارد و باید با تبدیل این محصول
زیرزمینی به کالاهای با ارزش افزوده بیشتر جایگزینی برای کاهش منابع درآمدی
حاصل از نفت یافت.
نفت دیگر کالای سیاسی نیست
حمید حسینی - در
ماههای اخیر اتفاقات بسیاری در بازار نفت افتاده است که هیچ کدام از این
جریانات تاثیر بلندمدتی بر قیمت انرژی نداشته است. بحث تحریم ایران و
ونزوئلا، حمله به نفتکشها، توقف برخی از کشتیها، ماجرای پهپاد
آمریکایی، حمله به تاسیسات نفتی عربستان از جمله آرامکو؛ هیچ یک از این
اتفاقات تاثیری بر بازار نفت نداشته یا حداقل اینکه تاثیر بلندمدتی بر این
بازار نداشته است. درحادثه انفجار نفتکش ایرانی نیز تنها قیمت نفت دو
درصد افزایش یافت که بر اساس پیشبینیها به نظر میرسد که این افزایش قیمت
کوتاه مدت است و دوامی نخواهد داشت.
به نظر میرسد که نفت دیگر یک
کالای سیاسی در بازار نیست و قیمت آن بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود و
دیگر مخاطرات سیاسی این بازار را تحت تاثیر قرار نمیدهد. این در حالی است
که در سالهای گذشته که ایران زیر بار تحریمهای نفتی رفته بود بسیاری از
کارشناسان انرژی این طور تحلیل میکردند که با این تحریمها قیمت نفت حداقل
10درصد افزایش خواهد یافت. اما حالا با گذشت مدتها از تحریم دوباره
صادرات نفت ایران، قیمت انرژی در بازار افزایش چندانی نداشته که این موضوع
به دلیل این است که این کالا دیگر از حالت سیاسی خارج شده است.
بر همین
اساس نمیتوان پیشبینی دقیقی از چشمانداز بازار نفت در پی اتفاقات اخیر
ارائه کرد و هیچ تحلیلگری نمیتواند با این جریانات به طور قطع بگوید که
طی چند روز آینده قیمت انرژی به کجا میرسد؟ اما بر اساس تجربههایی که در
چند وقت اخیر حاصل شده، به نظر میرسد که نفت اهمیت خود را در بازارهای
جهانی از دست داده و این به دلیل روی کارآمدن انرژیهای تجدیدپذیر و افزایش
تولید نفت در جهان و عرضه نفت شیل آمریکا است. از این همه اتفاق میتوان
اینطور نتیجهگیری کرد که نفت هم مثل سایر کالاهای تجاری بر اساس عرضه و
تقاضا تعیین قیمت میشود و دیگر اقدامات مخاطرهآمیز این بازار را تهدید
نمیکند. البته از دست رفتن اهمیت نفت در بازارهای جهانی اتفاق خوبی برای
کشورهای نفتی نیست و این کشورها را تضعیف خواهد کرد. بر همین اساس، همه
کشورهای وابسته به این کالا از سالهای گذشته در تلاش هستند تا اقتصاد خود
را از این وابستگی نجات دهند. مصداق این قطع وابستگی در امارات وجود دارد
که به نتیجه خوبی در این زمینه رسیده است. از سوی دیگر کشور نروژ نیز از
این وابستگی رها شده و بودجه جاری خود را بر اساس درآمدهای نفتی طراحی
نمیکند.
ایران نیز مدتهاست که به دنبال سیاست قطع وابستگی بودجه به
نفت است و درآمد حاصل از فروش این محصول را به صندوق توسعه ملی واریز
میکند. عربستان نیز با اینکه بزرگترین تاسیسات نفتی مانند آرامکو را در
اختیار دارد، اما به دنبال فروش سهام این شرکت است تا از محل فروش سهام
آرامکو وضعیت اقتصادی خود را توسط دیگر زمینهها مثل توسعه صنعت گردشگری
رشد دهد. در این زمینه ایران میتواند با تبدیل نفت به برق، محصولات
پتروشیمی، گچ، سیمان و آهک ارزش افزوده بیشتری را از این محصول زیرزمینی
ایجاد کند.