عادل جهانآرای-19مهر زادروز استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی است. ایشان سال 1318 در کدکن نیشابور به دنیا آمدند. از سال 1348 تاکنون در حال آموزش و تدریس است و نیمقرن به صورت متوالی به ادبیات این سرزمین خدمت کرده است.
عادل جهانآرای-19مهر
زادروز استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی است. ایشان سال 1318 در کدکن
نیشابور به دنیا آمدند. از سال 1348 تاکنون در حال آموزش و تدریس است و
نیمقرن به صورت متوالی به ادبیات این سرزمین خدمت کرده است. نسلی که دکتر
کدکنی به آن تعلق دارد، یک نسل تکرار نشدنی است و ایشان بازمانده نسلی است
که امروز تاریخ این سرزمین از داشتن آن به خود میبالد. کسی که دکتر کدکنی
را میشناسد، بیاغراق سر تعظیم در مقابل عظمت دانش و فروتنی او فرود
میآورد. آنهایی که این شانس را داشتند تا در کلاس درس استاد محمدرضا شفیعی
کدکنی بنشینند، حتما میدانند در کنار چه دریایی از دانش و دانایی،
قطرههایی از علم او را در قدح هستی خود ریخته و نوشیدهاند. در باره
ویژگی دکتر کدکنی دیدگاه دو تن از ادیبان و پژوهشگران نامآشنای کشور دکتر
«بهادر باقری» استاد زبان و ادب فارسی و دکتر جلالالدین کزازی، ادیب و
شاعر و توانمند کشور را جویا شدیم.
دکتر بهادر باقری: ستون باشکوه شعر فارسی
جناب
استاد دکتر شفیعی کدکنی بدون شک یکی از بزرگترین استادان زبان و ادبیات
فارسی در طول تاریخ فعالیت دانشگاهی این رشته به شمار میروند و بسیاری از
همکاران و شاگردان کوشا و صاحبنظر ایشان بر این نکته اتفاق نظر دارند.
ویژگی
مهم دکتر شفیعی کدکنی ذوجوانب بودنشان، تخصص و دقت نظر بینظیری است که
در هر حوزهای که وارد شدند، کار را به بهترین شکل و کاملترین شکل و
عالمانه و محققانه به فرجام خوشی رساندند؛ چه در زمینه نقد و نظر و معرفی
شاعران قدیم، شعر معاصر ایران، شعر معاصر عرب و چه در معرفی میراث عرفانی
ما، بزرگانی مثل ابوسعید ابیالخیر و بایزید بسطامی، خواجه عبدالله انصاری و
دیگر عارفان نامدار و چه در عرصه تصحیح متون مانند اسرارالتوحید در باره
سخنان و کارهای شگفت و زیبای شیخ ابوسعید ابوالخیر است. این کار همان طور
که در مقدمه فرمودند حدود ۲۰ سال از وقت ارزشمند ایشان را گرفته و صرف این
کار شده. یک جلد کتاب است و یک جلد تعلیقات و توضیحات که هر کدام از این
مقالات کوتاه شاید ماهها وقت اررزشمند ایشان را گرفته که چنین حاصل والا و
باشکوهی به یادگار بماند. به جرات میشود گفت حرف اول و آخر را در باره
ابوسعید ابیالخیر ایشان نوشته اند.
نکته مهم دیگر آشنایی ایشان با
چند زبان زنده دنیا و مطالعات عمیق و دقیق ایشان در ادبیات جهان است.
متاسفانه مطالعات بسیاری از استادان و زبان ادبیات فارسی تنها محدود به
ادبیات کشور خودمان میشود ؛ البته ادبیات ما بسیار غنی، والا و باشکوه
است، که هیچ تردیدی در آن نیست، اما کسی که میخواهد متخصص ادبیات باشد و
مجتهد در این زمینه باشد، لازم است با شاهکارهای ادبی جهان و تازهترین
تالیفات و ترجمههایی که از ادبیات جهان به ما میرسد، آشنا باشد.
خوشبختانه مطالعات آقای دکتر کدکنی به روز است و می شود گفت جریانی چه در
ادبیات وچه در نظریه و نقد ادبی در جهان نیست که ایشان مطلع نباشد و با
نویسندگان و شخصیتهای دانشگاهی در جهان ارتباط نزدیک دارند. از جمله
آشنایی ژرف ایشان با ادبیات عرب و میراث فرهنگی ادبیات عرب.
همچنین بعد
دیگر ارزش های وجودی ایشان شاعری است. بدون تردید یکی از ستونهای باشکوه و
افتخارآفرین شعر معاصر ما دکتر شفیعی کدکنی است. هم خودشان شاعرند و هم
کاملا جریانهای شعر معاصر را میشناسند، چون در این جریان بوده اند از
دوران دانشجویی و اکنون که ما هشتادمین سال تولد ایشان را جشن میگیریم،
شعر والایشان همان طراوت و زیبایی و غافلگیر کنندگی را دارد، ضمن آنکه هر
چه پیشتر میرود، از پختگی و فلسفه و بعد اندیشگانی عمیقتر و والاتری
برخوردار میشود و این تازگی و طراوت هیچ گاه از شعر ایشان زدوده نمیشود و
رنگ و بوی پیری و سالمندی به خود نمیگیرد.
روزز از ایشان در دنیای
شاگردی پرسیدم شما چگونه کار میکنید؟ ایشان در پاسخ فرمودند که من معمولا
همزمان در چند حوزه کار میکنم... مثلا شعر معاصر، عرفان، تصحیح متون و
دیگر کارها. از یک کار که خسته می شوم، سراغ کار دیگری مز روم و به همین
ترتیب این تنوع را حفظ میکنم تا کار مرا خسته نکند.
بعد دیگری که دلم
می خواهد بگویم و همه جملگی به این بعد اذعان دارند، اخلاق نیک، بزرگدلی و
بزرگواری ایشان است که حتی شاگردان سالهای پیش خود را که میبینند، با نام
کوچک صدا میزنند، دست روی شانه آنها میگذارند، تشویقشان می کنند و برای
آنها شخصیت قائل هستند. این فروتنی و تواضع ارزنده ایشان است که شفیعی
کدکنی را محبوبالقلوب کرده است که همه ما دوستشان داریم. مصداق این جمله
درخشان حضرت علی علیه السلام در نهجالبلاغه که در اوصاف پارسایان
میفرماید: یمزجون العلم بالحلم، یعنی پارسایان کسانی هستند که علم را با
حلم در آمیختهاند، ما با تمام وجود در دکتر شفیعی کدکنی میبینیم.
به قول حافظ: روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد/ زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما.
نگاه دکتر کدکنی به حافظ
چکیده
نظریات ایشان در باب حافظ در کتاب «این کیمیای هستی» گردآوری شده است که
انصافا یکی از بهترین منابعی است که هر حافظپژوهی باید این اثر را بخواند.
ایشان
بیشتر از نگاه فرمالیستی به شعر حافظ نگاه کرده اند. فرم شعر حافظ و چند
لایه بودن، مهندسی واژگانی که حافظ دارد و شعر حافظ را از دیگر شاعران
کاملا متمایز میکند و هر شرحی که صرفا به مفاهیم شعر حافظ پرداخته باشد،
ولی فرم شعر حافظ را نادیده بگیرد، در حقیقت بخش عظیمی از ارزش شعر حافظ را
نادیده گرفته و به آن جفا کرده است. آقای دکتر کدکنی نکتههای بکر و بدیع و
کشفیاتی در دیوان حافظ داشتهاند که به ویژه از حیث موسیقی شعر حافظ،
ستودنی و شگفت انگیز است. فرمالیستها میگویند شعر خوب و اثر ادبی والا،
یک تندیس واژگانی است. دکتر کدکنی این را به خوبی نشان داده اند که حافظ
شعر را چگونه به یک تندیس واژگانی تبدیل میکند، چنان که به قول ایشان ما
هم با حافظ تعجب میکنیم و هم از حافظ. از حافظ شگفت زده میشویم که این
مفاهیم را به زیبایی تمام بیان کرده که قابل تقلید و تغییر نیست و هم این
که مفاهیمی را بیان کرده که ما را به حیرت وا میدارد. چون استاد کدکنی
خودشان شاعرند، نگاه و دریافت هنریشان با کسی که صرفا محقق ادبی است، تفاوت
ماهوی دارد. جنبه تحقیقی یک طرف و آن جنبه ذوق و قریحه شخصی که خود ایشان
دارد، و آفرینش هنرز و ادبی را یک عمر تجربه کرده است، یک طرف. بنابراین در
شعر حافظ ایشان چیزهایی میبینند که خوانندههای عادی مثل ما از آن
بیخبریم.
دکتر جلال الدین کزازی:
کدکنی، پژوهندهای است باریکبین
استاد
شفیعی کدکنی بیگمان یکی از نامدارترین، مایهورترین استادان زبان و ادب
پارسی است. یکی از نشانههای پرمایهگی او این است که در زمینههایی
گوناگون به پژوهش پرداخته است، یا یادگارهایی از خود بر جای نهاده است؛ هم
به شیوه نیاکان سخن سروده است؛ سخنهای دلپذیر، هم گاهی در شیوههای نو،
طبع آزموده است. از دیگر سوی پژوهندهای است باریکبین، تیزنگر که در آنچه
میپژوهد و فراپیش خواستاران مینهد، با دلی آسوده از آن بهره گرفت.
ویژگی
دیگر این استاد آن است که با زبانهای دیگر هم آشنایی دارد، این آشنایی
کرانهای دیگری از جهانِ اندیشه و ادب را بر روی ایشان گشوده است.
به
هر روی من از این زمان؛ به شایستگی بهره میبرم، زادروز این استاد گرانمایه
را که من خود نیز در روزگار دانشجویی از خرمنِ دانش وی خوشهها برچیدهام،
بدو، از آن پس به همه به ایرانیان فرهیخته و ادبدوست و دانشور فرخباد
میگویم و برای او از درگاه دوست زندگانی دیریاز و بخت دمساز آرزو دارم.