از اعدام اصغر قاتل، نخستین قاتل زنجیرهای شناخته شده ایران در تیرماه 1313، فقط 13 سال گذشته بود که شبح او، مردم مشهد را به وحشت انداخت؛ شبحی که در کوچه پس کوچههای شهر میگشت و وحشت میآفرید. مردم آن روزگار با شنیدن اخبار قتلهای پیاپی زنان در مشهد، از خود میپرسیدند: آیا اصغر قاتل بازگشته است؟
جواد نوائیان رودسری – از اعدام اصغر قاتل، نخستین
قاتل زنجیرهای شناخته شده ایران در تیرماه 1313، فقط 13 سال گذشته بود که
شبح او، مردم مشهد را به وحشت انداخت؛ شبحی که در کوچه پس کوچههای شهر
میگشت و وحشت میآفرید. مردم آن روزگار با شنیدن اخبار قتلهای پیاپی زنان
در مشهد، از خود میپرسیدند: آیا اصغر قاتل بازگشته است؟ آیا نیرویی
اهریمنی، باعث برخاستن او از قبر شده و حالا، او در جلد فرد دیگری فرو رفته
است تا انتقام بگیرد؟ بسیاری از مشهدیهای روزنامهخوان، هنوز بریده
روزنامه اطلاعات سال 1313 را که گزارش مبسوط محاکمه و اعدام اصغر قاتل را
چاپ کرده بود، نگه داشته بودند و هنوز هم، نام اصغر قاتل، ضربالمثل ترس و
وحشت مردم شهر محسوب میشد. اما حالا، این خیال موحش که شبح اصغر قاتل، در
مشهد پرسه میزد، تاریکی شبهای مردم این شهر را، هولناکتر از همیشه کرده
بود. برای چند ماه، نه، چند سال، زنان از رفتن به کوچه باغهای اطراف شهر و
مناطق متروک و ساکت، بیمناک بودند. شهر در وحشتی جانکاه دست و پا میزد تا
اینکه راز 14 قتل وحشیانه، در فروردین 1330، برملا و روزنامه خراسان که
به تازگی انتشار یافته بود، تریبون اعلام اخبار این کشف هیجانانگیز، برای
مشهدیها شد. آن چه امروز در صفحه خراسان قدیم ملاحظه میکنید، گزیدهای از
گزارشها و تصاویر خبری مربوط به این رویداد جنایی، در روزنامه خراسان سال
1330 هـ.ش است.
اورنگی و ظریفیان؛ دو گانه وحشت!
شاید در حافظه تاریخی قدیمیهای مشهد بتوان ردی از این جنایات هولناک
پیدا کرد؛ جنایاتی که حسن اورنگی و همدستش، عباسعلی ظریفیان، بین سالهای
1326 تا 1329، در نقاط مختلف مشهد مرتکب شدند؛ این دو نفر، با کمک هم، زنان
خیابانی یا سرگردان را فریب میدادند و پس از تجاوز و سرقت اموال، به
زندگی آن ها خاتمه میدادند. طی دوران فعالیتهای جنایتبار این دو نفر که
تا امروز، به عنوان نخستین قاتلان زنجیرهای تاریخ مشهد شناخته میشوند، 14
زن به قتل رسیدند که قاتلان تنها مسئولیت 12 فقره از آن ها را برعهده
گرفتند. کشف راز جنایاتی که خواب را بر مردم مشهد حرام کردهبود، با
تیزبینی مأموران آگاهی این شهر و البته، رفتارهای نامتعارف حسن اورنگی ممکن
شد؛ او جوانی 26 ساله بود که به دور از خانواده، جایی در حوالی دروازه
بالاخیابان زندگی میکرد و محل امرار معاشش، باج گرفتن و تلکه کردن زنان
بیسرپرست و بدنام بود. نخستین دلیلی که کارآگاهان را واداشت به دنبال
اورنگی بیفتند، همین کارنامه سیاه بود. اورنگی که آشکارا شخصیتی بیمار داشت
و به شهرت،سخت علاقهمند بود، پس از بازداشت و تنها با گذشت پنج ساعت، به
تعداد معتنابهی قتل اقرار کرد و افزود که تمام آن ها را با همکاری دوستش
عباسعلی ظریفیان، مردی سیهچرده و 36 ساله که بسیار تنومند و البته بیرحم
بود، انجام داده است. این قتلها در مناطق مختلف مشهد، از جمله،
کورهخرابههای حسینآباد، بالاخیابان، مقابل کارخانه نخریسی، پشت شرکت نفت
در میدان مقدم طبرسی، مزارع محمدآباد، میدان ضد، پشت کوهسنگی، جاده قدیم
تهران، منطقه مصلی و نزدیک کارخانه قند آبکوه اتفاق افتاد و در تمام موارد،
مقتولان با روسریهایشان خفه شده بودند. در پی دستگیری حسن اورنگی در
فروردین 1330، روزنامه خراسان که در دومین سال انتشار خود به سر میبرد،
اقدام به انتشار مجموعه گزارشهای تفصیلی و گستردهای درباره این قتلهای
زنجیرهای کرد. این گزارشها از 18 فروردین سال 1330 آغاز شد و تا اعدام
حسن اورنگی در 11 آذرماه همان سال، ادامه یافت. طی این مدت، روزنامه خراسان
گزارشهای متعددی را با ضمیمه عکسهای متنوع، درباره این دو قاتل بیرحم
منتشر کرد که در نوع خود، استثنایی و کمنظیر است. عباسعلی ظریفیان نیز، به
15 سال زندان محکوم شد و با وجود مشارکت جدی در قتلها، از طناب دار
گریخت؛ از سرنوشت عباسعلی ظریفیان، پس از گذراندن حبس، اطلاعی در دست نیست.
او هنگام محاکمه، 36 ساله بود.