یک مثل معروف فوتبالی است که میگوید «اگر گل نزنی، گل میخوری»؛ این مثل معروف امروزه یکی از اصلیترین تاکتیکهای دنیای فوتبال است؛ اکثر مربیان بزرگ با الگو گرفتن از این تاکتیک، روش بازی را طراحی میکنند تا بتوانند توپ را به دروازه حریف برسانند.
سرویس اجتماعی- یک مثل
معروف فوتبالی است که میگوید «اگر گل نزنی، گل میخوری»؛ این مثل معروف
امروزه یکی از اصلیترین تاکتیکهای دنیای فوتبال است؛ اکثر مربیان بزرگ با
الگو گرفتن از این تاکتیک، روش بازی را طراحی میکنند تا بتوانند توپ را
به دروازه حریف برسانند. زمانی که یک تیم این تاکتیک را به درستی اجرا
میکند و به گل میرسد میتواند با تاکتیک «بهترین دفاع، حمله است» از گل
زدهاش دفاع کند و در نهایت برنده مسابقه باشد. اما یکی از ابزارهای موفقیت
یک تیم ورزشی داشتن زمین مناسب است تا هم در آن به تمرین و افزایش آمادگی
بپردازد و هم مجبور نباشد مسابقه را در زمین رقیب انجام دهد.
حکایت این
روزهای شبکههای اجتماعی بیربط به بازی فوتبال و تاکتیکهایش نیست.
متأسفانه در کشور ما به دلیل نداشتن زمین باکیفیت و اختصاصی یا کم توجهی به
زمینهای پراکنده موجود مجبوریم در زمان رقابتهای مجازی دائما در زمین
حریف بازی کنیم و از سوی دیگر با بیتوجهی به امکانات و افراد توانمند
موجود تا حد زیادی انگیزه لازم برای تشکیل یک تیم متحد را از خود سلب
کردهایم، با این شرایط توانایی پیروزی کامل و خنثی کردن تاکتیکهای رقیب
در رقابتهای مجازی را نداریم.توقع موفقیت کامل از این تیم منطقی نیست مگر
در مواقعی که بتوانیم با خلاقیتهای فردی گل بزنیم یا ضربهای به رقیب
تحمیل کنیم.
پتانسیل مطلوب اما رها شده
این در حالی است که تجربه
جریانسازی در شبکههای اجتماعی توسط اتاق فکرهای داخلی نشان داده با اینکه
زمین با کیفیت اختصاصی در اختیار نداشتهایم اما پتانسیل خوبی برای
نقشآفرینی در این عرصه داریم، پتانسیلی که ناباورانه از توجه کافی به رشد و
پرورش و ارتقاء آن غفلت میشود.
در شرایط کنونی که وضعیت تیم ما مطلوب و
راضیکننده نیست، در عوض حریف روز به روز در حال تقویت قوای تیمیو افزایش
زمینهای اختصاصیاش است؛ تلگرام، اینستاگرام، واتسآپ، توییتر و فیسبوک
تنها تعدادی از زمینهای اختصاصیای است که توانستهاند برای هر کدام تیمی
با تاکتیک متفاوت و اتاق فکر مجزا طراحی کنند؛ البته ما هم تلاشهایی را
در جهت طراحی و ایجاد شبکههای اجتماعی بومی داشتهایم که متأسفانه به دلیل
عدم حمایت کافی و در اختیار نداشتن امکانات و از همه بدتر اشکال در تفکر
برخی مدیران مربوطه، توان رقابت پا به پا با شبکههای غیربومی را
نداشتهایم.
جریانسازی دشمن در زمین فضای مجازی
در سالهای اخیر
نمونههای قابل توجهی از برنامهریزی هدفمند رقیب یا بهتر بگوییم دشمن برای
ضربهزدن به نظام جمهوری اسلامی در اهداف مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی،
سیاسی، امنیتی و... با کمک گرفتن از بستر فضای مجازی قابل ذکر و بررسی
است. از ایجاد و دامنزدن به آشوب و اغتشاش در فتنه 88 و پس از آن سال 96
گرفته تا استفاده از فضای مجازی برای اعمال تروریستی همچون حادثه مجلس و
حرم امام(ره)، از نفوذ مخرب فرهنگی و شبههافکنی هدفمند و شبیخون فرهنگی و
تلاش برای تغییر سبک زندگی ایرانی اسلامی تا دامنزدن به نوسانات ارز و سکه
در سال گذشته با کمک فضای مجازی، از تغییر اولویتهای اجتماعی همچون
دامنزدن به موضوعاتی همچون نیاز زنان به ورزشگاه مردان رفتن تا تلاش برای
تفرقه افکنی بین مردم ایران و برادران عراقی با تمسک به شبهههای شرمآور
و... در این طیف مشاهده میشود.
در روزهای اخیر نیز تلاش دشمن برای ایجاد اغتشاش در شهر لردگان بستری بهتر از فضای مجازی و شبکههای رها شده اجتماعی نیافت.
خواب عمیق مدیران فضای مجازی
علیرغم
نقش شبکههای اجتماعی در رساندن دشمن به اهدافش، واقعیت این است که مدیران
تاکنون دغدغهای جدی درباره ساماندهی این شبکهها نداشتهاند و این کاستی و
اهمال سبب شده تا چتر شبکههای اجتماعی بیگانه بر مسائل گوناگون جامعه ما
پهن شود؛ در این شرایط این ما نیستیم که جریانهای مجازی را مدیریت میکنیم
بلکه اتاق فکر ضدانقلاب با تولید و نشر محتوا، افکار کاربران شبکههای
اجتماعی را به سمت هدف از پیش طراحی شده هدایت میکند.
در همین روزهای
اخیر مرور پرونده لردگان خلأ شبکه اجتماعی بومی را بیش از پیش روشن میکند،
جاییکه یک پرونده بهداشتی- درمانی، با انتشار یک ویدیو در کانالها و
صفحههای غیررسمی و تحت مدیریت جریان ضدانقلاب تبدیل به اعتراض و اغتشاش
شد، پیش از این نیز وقایعی چون اعتراضهای دیماه 96 و ماجرای دختر آبی و
اعتراض کارگران هپکو نشان داده بودند تا زمانی که در زمین حریف بازی کنیم،
بازنده خواهیم بود یا حداقل ضربه میخوریم و مدیریت جریان در دست ما نخواهد
بود.
با این شرایط باید گفت اگر برنامهای جدی برای تقویت شبکههای
اجتماعی بومی و تشویق کاربران به استفاده از آنها و همچنین ارتقاء سطح سواد
رسانهای مردم برای فریب نخوردن از دشمن در این فضا نداشته باشیم همچنان
از مدیریت و هدایت افکار عمومی جامعه بیبهره خواهیم بود و این فرصت را به
معاندین خواهیم داد تا به تدریج به اهداف از پیش طراحی شده دست پیدا کنند.
وقت اعتماد دولت به جوانان خلاق
در فضای مجازی است
این
روزها شبکههای اجتماعی بومی توانمندیهای خوبی از خود نشان دادهاند و
اگر دولتمردان پس از فیلتر شدن تلگرام به علت هجم انبوهی از خسارتهای این
پیامرسان غیربومی، به سمت حمایت کامل از نیروهای جوان و خلاق و متعهد داخلی
و ایجادکننده پیامرسانهای با کیفیت بومی که خدمات آنها طی یکی دو سال
اخیر جهش چشمگیر اما ناکافی داشته است و برطرف کردن نیازهای آنها میرفتند،
کفه رقابت در عرصه جنگ نرم و سایبری امروز به نفع ما بود.
اکنون نیز
میشود با مدیریت صحیح و اصلاح تفکرات وابسته و خیره به غرب، زمین رقابت
پیامرسانهای داخلی را توسعه کیفی و کمیدهیم تا این بار ما به جای انفعال،
نه تنها توطئههای دشمن را خنثی کنیم بلکه به سمت پیروزی کامل در این
رقابت نفس گیر حرکت کنیم.
لزوم توجه به الگوی دفاع مقدس
در مدیریت فضای مجازی
نباید
فراموش کرد که جنگ امروز ما با دشمن بیش از جنگ نظامی، به میدان مین گذاری
شده فضای مجازی کشیده شده است و کیست که نداند برای پیروزی در این کارزار،
بهترین راه، تکرار الگوی تقویت بنیه دفاعی کشور با نگاه به توانمندیهای
داخل است.
اگر جوانان مجاهد صنایع دفاعی کشور در طول سالهای جنگ تحمیلی
و پس از آنکه به علت تحریم دشمن قادر به دریافت تجهیزات نظامی از خارج
نبودیم دست روی دست میگذاشتند و با تفکر «کار ما نیست»، منفعلانه برخورد
میکردند امروز ما به یک قدرت برتر موشکی و نظامی در سطح منطقه و جهان
تبدیل نمیشدیم، لذا مدیریت امروز فضای مجازی کشور نیز تفکری همچون شهید
«طهرانی مقدم» میخواهد تا با اراده و ناامیدی از دشمن و توکل به قدرت الهی
زمین بازی را به نفع ما تغییر دهد.
غفلت از هشدارهای راه گشای رهبری
رهبر
بصیر انقلاب اسلامی همچون سایر زمینهها در زمینه مدیریت فضای مجازی نیز
بارها هشدارها و تأکیدات مهمی داشتهاند که اگر به درستی توسط مسئولان امر
مورد توجه قرار میگرفت امروز شاهد فرصت سوزی برای ما و فرصتسازی برای
دشمن در زمین فضای مجازی نبودیم.
نگاه به بخشی از اوامر و تذکرات ایشان
در زمینه فضای مجازی طی سالهای اخیر میتواند تلنگری دوباره باشد برای
مدیران و انگیزهبخش برای جوانان خلاق و توانمند در این عرصه.
لزوم ارتقای جمهوری اسلامی به قدرت سایبری درتراز قدرتهای تأثیرگذار جهانی
رهبر
انقلاب 14 شهریور94 در حکم انتصاب اعضای شورای عالی فضای مجازی با طرح
مطالباتی مسیر و دورنمای فضای مجازی کشور را اینطورترسیم میکنند: «-
ارتقای جمهوری اسلامی ایران به قدرت سایبری درتراز قدرتهای تأثیرگذار
جهانی و برخورداری از ابتکار عمل و قدرت تعامل با دیگر کشورها در جهت
شکلدهی به قواعد و قوانین مرتبط با فضای مجازی در عرصه جهانی با رویکرد
اخلاقمدار و عادلانه.
- تسریع در راهاندازی شبکه ملی اطلاعات.
-
اهتمام ویژه به سالمسازی و حفظ امنیت همهجانبه فضای مجازی کشور و نیز حفظ
حریم خصوصی آحاد جامعه و مقابله مؤثر با نفوذ و دستاندازی بیگانگان در
این عرصه.
- ترویج هنجارها، ارزشها و سبک زندگی اسلامی ایرانی و
ممانعت از رخنهها و آسیبهای فرهنگی و اجتماعی در این عرصه و مقابله مؤثر
با تهاجم همهجانبه فرهنگی و نیز ارتقای فرهنگ کاربری و سواد فضای مجازی
جامعه.»
متأسفانه با نگاهی به شرایط امروز میبینیم که بخش زیادی از این مطالبات به حق بهصورت مناسب پیگیری نشده است.
لزوم استفاده از تواناییها
و استعدادهای جوان کشور
ایشان
در 16 شهریور 94 نیز در دیدار رئیس و اعضای شورای عالی فضای مجازی با
اشاره به گسترش روزافزون و پرسرعت پدیده عظیم و بینظیر فضای مجازی تأکید
کردند: «باید با استفاده از تواناییها و استعدادهای جوان کشور و با
سیاستگذاری صحیح و اقدامات سنجیده و هماهنگ و بدون از دستدادن زمان به سمت
خروج از حالت انفعال در عرصه فضای مجازی، و حضور فعال و تأثیرگذار و
تولید محتوای اسلامی متقن و جذاب حرکت کنیم.» موضوعی که متأسفانه با کم
توجهی مدیران به جوانان خلاق در عرصه پیامرسانهای بومی و سایر بخشهای
فضای مجازی و از دستدادن منفعلانه زمان و دل نبریدن آنها از شبکههای
غیربومی؛ عکس آن مشاهده میشود.
کوتاهی در ایجاد شبکه ملی اطلاعات
رهبر
انقلاب در 22 تیرماه 96 نیز در دیدار مسئولان نظام با تأکید مجدد بر اهمیت
فضای مجازی فرمودند:«در مسئله فضای مجازی، آنچه از همه مهمتر است،
مسئله شبکه ملّی اطّلاعات است. متأسفانه در این زمینه کوتاهی شده، کاری که
باید انجام بگیرد، انجام نگرفته؛ این[طور] نمیشود. اینکه ما بهعنوان
اینکه نباید جلوی فضای مجازی را گرفت، در این زمینهها کوتاهی کنیم، این
مسئلهای را حل نمیکند و منطق درستی هم نیست. خب امروز فضای مجازی مخصوص
ما که نیست، همه دنیا امروز درگیرند با فضای مجازی؛ کشورهایی که شبکه
ملّی اطّلاعات درست کردهاند و [فضای مجازی را] کنترل کردهاند به نفع
خودشان و به نفع ارزشهای مورد نظر خودشان، یکی دو تا نیستند. بهترینِ
کشورها، قویترینِ کشورها، در این زمینهها خطّ قرمز دارند؛ راه نمیدهند؛
خیلی از بخشهای فضای مجازی اعزامشده از سوی آمریکا و دستگاههای پشتسر و
پشت صحنه این قضیّه را راه نمیدهند؛ کنترل میکنند. ما هم باید کنترل
کنیم؛ این کنترل کردن معنایش این نیست که ما ملّت را از فضای مجازی محروم
کنیم؛ نه، معنایش این نیست. امروز بهمنی از گزارههای درست و نادرست دارد
روی سر مراجعین اینترنت ما فرود میآید؛ اطّلاعات غلط، اطّلاعات نادرست،
اطّلاعات مضر، شِبه اطّلاعات - بعضی چیزها اطّلاعات واقعی نیست،
اطّلاعنمایی است- خب اینها دارد مثل یک بهمنی فرود میآید؛ ما چرا باید
اجازه بدهیم این اتّفاق بیفتد؟ ما چرا باید اجازه بدهیم آن چیزهایی که
برخلاف ارزشهای ما است، برخلاف آن اصول مسلّمه ما است، برخلاف همان اجزا و
عناصر اصلی هویّت ملّی ما است، به وسیله کسانی که بدخواه ما هستند، در
داخل کشور توسعه پیدا کند؟ نه. کاری کنید که از منافع و سودها و بهرههای
فضای مجازی همه بتوانند استفاده کنند، سرعت اینترنت را افزایش هم بدهید -
این کارهایی که باید انجام بگیرد، انجام بگیرد- امّا در آن چیزهایی که به
ضرر کشور شما، به ضرر جوان شما و به ضرر افکار عمومی شما نیست؛ این چیز
خیلی مهمّی است؛ این کار باید انجام بگیرد. بنابراین، مسئله شبکه ملّی
اطّلاعات هم خیلی مهم است.»
متأسفانه علیرغم تأکیدات ایشان، همچنان هم
در موضوع شبکه ملی اطلاعات که بستری مناسب از جمیع جهات برای حفظ و ارتقاء
امنیت در عرصههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و. .. است کمکاری
مسئولان بطور واضح دیده میشود. در موضوع کنترل هوشمند و پالایش محتوای
فضای مجازی عرضه شده توسط دشمن نیز نه تنها مسئولان دولتی اقدام مناسبی
نمیکنند بلکه در مواقعی با پز روشنفکری مخالفت خود با این موضوع را اعلام و
به آن نیز افتخار
میکنند!
گلایه رهبری از وزارت ارتباطات
و شورای عالی فضای مجازی
رهبر
انقلاب در 12 اردیبهشت 95 نیز در دیدار با فرهنگیان، خاطرنشان کردند: «کسی
مخالف استفاده از فضای مجازی نیست بلکه موضوع اصلی این است که در چنین
عرصهای که لغزشگاه است باید زمینه استفاده صحیح فراهم شود نه آنکه فضای
مجازی بهصورت رها و غیرقابل کنترل باشد.»
ایشان در این دیدار با گلایه
از وزارت ارتباطات و شورای عالی فضای مجازی گفتند: «کسی بهدنبال بستن فضای
مجازی نیست؛ زیرا این کار عاقلانه نیست اما چرا هنگامی که کشورهای دیگر
برای حفاظت از فرهنگ خود، در استفاده از فضای مجازی چارچوبهایی قرار
میدهند، ما فضای مجازی را رها کردهایم؟»
انفعال تا کی؟
حال باید
دید مماشات مسئولان دولتی با نفوذ دشمن در فضای مجازی و فرصتسازی برای
دشمن با غفلت از بومی سازی این فضا تا کی ادامه خواهد داشت و تا چه زمانی
توان و پتانسیلهای موجود باید به جای به زانو درآوردن مبتکرانه و پیش
دستانه دشمنان، صرف رفع فتنهها و توطئههای اتاقهای فکر مجهز آنها در این
فضا شود.