در آستانه انتخابات، تحرکات احزاب و جریانهای سیاسی بیشتر از گذشته میشود. اما متاسفانه امسال با وجود آنکه چند ماه بیشتر تا انتخابات اسفندماه باقی نمانده است اما جریانهای سیاسی همچنان نتوانستهاند به یک اجماع درونی و برنامه مدون در رابطه با انتخابات برسند.
الهام برخوردار
در
آستانه انتخابات، تحرکات احزاب و جریانهای سیاسی بیشتر از گذشته میشود.
اما متاسفانه امسال با وجود آنکه چند ماه بیشتر تا انتخابات اسفندماه باقی
نمانده است اما جریانهای سیاسی همچنان نتوانستهاند به یک اجماع درونی و
برنامه مدون در رابطه با انتخابات برسند. در این میان اصلاحطلبان همچنان
درگیر نوع مشارکت و محدودیتهای خود در انتخابات هستند و همچنان استراتژی
خود را ارائه نکردهاند. با این حال به زعم اصولگرایان در نبود و بیرمقی
جریان رقیبشان (اصلاحطلبان) زمینه برای یکهتازی آنها در فضای سیاسی کشور
فراهم شده است و آنها پیروزی خود را در انتخابات آینده مجلس و 1400
سهلالوصولتر میبینند. اما دو مسئله و درواقع مانع همیشه پیش پای آنها
بوده است؛ یکی وحدت دورنی و دیگری عدم اجماع بر سر لیدری این جریان.
اصولگرایان
نه در وحدت تا به حال موفق بودهاند نه در پیروی از یک چهره به عنوان
لیدری این جریان. آنها بعد از گذشت سالها هنوز نتوانستهاند مانند جریان
اصلاحات یک لیدر را که مورد قبول همه طیفها و شخصیتهای اصولگرا باشد برای
خود انتخاب کنند. درواقع همیشه در آستانه انتخابات جریان اصولگرایی با این
دو دغدغه روبهرو بوده است و امسال به نظر میرسد این شکاف درونجناحی
بیشتر از گذشته است. به گونه ای که خود اصولگرایان نیز بر این امر
معترفاند.
درواقع اصولگرایان در کنار مسئله عدم وحدت دورنجناحی برای
تشکیل ائتلافی بزرگ و جامعه میان خودشان با یک مسئله و مشکل دیگری روبهرو
هستند و آن اختلاف بر سر لیدری این ائتلاف است که اخیرا این اختلاف بین
حدادعادل و باهنر بیش از گذشته خودنمایی میکند. با این حال نباید از تلاش
قالیباف برای حضور مستقل و همچنین کارشکنی همیشگی پایداریها در این حزب
چشمپوشی کرد.
اصولگرایان که در انتخابات قبل جمنا محور وحدتشان بود و
نتوانستند همه طیفها و جناحهای اصولگرایی را زیر سایه آن جمع کنند و
نتیجه دلخواه را از آن بگیرند بعد از کش و قوسهای فراوان به شاجا رسیدند
در ادامه قالیباف با ایده نواصولگرایی در این جریان شکاف ایجاد کرد. اما
باهنر و ضرغامی به همراه عدهای دیگر ناامید نشدند و طرح شورای وحدت را
ارائه کردند و اینبار «شورای وحدت» ورد زبانشان شده و میگویند ذیل همین
شورا، وحدت را جاری و ساری میکنند. با این حال سعید جلیلی همچنان بر طرح
دولت سایه خود پافشاری میکند و در تلاش است که به همراه یاران همچنان پرچم
آن را برافراشته نگه دارد. درواقع این مصادیق و شواهد خود گویای ناکامی
اصولگرایان در رسیدن به وحدت درونی است.
به گونهای که باهنر، دبیرکل
جامعه اسلامی مهندسین نیز با بیان اینکه احتمالا وحدت اصولگرایان صددرصدی
نباشد، به نوعی ناکامی همیشگی اصولگرایان را تایید کرد. محمدرضا باهنر روز
گذشته در نشست خبری خود در پاسخ به سوالی درباره جلسات شورای وحدت
اصولگرایان و اینکه گفته میشود وی در جلسات این شورا شرکت نمیکند، گفت:
در غیبت سه حزب فراگیر قدرتمند در کشور معمولا این مشکلات را داریم، هر
دورهای که به انتخابات نزدیک میشویم، باید ظرفیت را بر وحدت درون
تشکیلاتی بگذاریم، هر دورهای هم یک نام دارد ولی ماهیت آن همان است و این
دوره هم راه افتاده است، وقتی حزب قدرتمند نداشته باشیم ممکن است جناحها
اختلاف داشته باشند، اما باید این را کاهش دهند و به وحدت برسند، کار شورای
ائتلاف اصولگرایان کلید خورده و چشمانداز ما وحدت صددرصدی است.
رئیس
جبهه پیروان خط امام و رهبری ادامه داد: در دورههای گذشته هم این بوده که
شاید به عدد صددرصد نرسیم، اما سعی خود را خواهیم کرد، بنده در آن جلسه
هستم و شرکت میکنم؛ البته طبیعی است که نقدهایی هم وجود دارد اما باید
تلاش کنیم این جریان یک جریان فراگیر اصولگرایی باشد، تجربه دو دوره گذشته
نشان داده که به وحدت میرسیم و کار پیش میرود و زمینه خوبی خواهد داشت.
باهنر
در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه مدلهایی که جمعیت رهپویان و جبهه پایداری
برای انتخابات مجلس تدوین کردهاند، تا چه میزان مورد استقبال دیگر اعضای
شورای ائتلاف اصولگرایان قرار میگیرد؟ گفت: اینکه یکسری معیار را وسط
بگذاریم، کار خوبی است، اما مشکل این است که ترازوی دقیقی برای سنجش این
معیارها وجود ندارد و اتفاقی که در عمل رخ میدهد این است که طبق گرایش
احزاب عمل میشود. سهمخواهی چیزی است که همه از آن بدشان میآید و من هم
آن را دوست ندارم، امّا واقعیت این است که در عمل همان دوستانی که میگویند
نباید سهمخواهی در بستن لیست موثر باشد، اگر کل لیست ۳۰ نفره تهران از
آنها باشد، خوشحال و مشعوف میشوند و میگویند اعضای تشکل ما به خاطر
فضیلت، توانسته به مجلس راه پیدا کنند.
محمدرضا باهنر که سالهاست که
تلاش میکند دایره نفوذ خودش را در جریان اصولگرایی گسترش دهد اخیرا سعی
میکند خود را تنها لیدر و به نوعی رهبر جریان اصولگرایی معرفی کند. این
امر به صورتی است که او حتی از حداد عادل که سالها ریاست مجلس را بر عهده
داشت عبور کرده است. این در صورتی است که او جبهه پایداری به سرلیستی سعید
جلیلی را نیز پیشرو دارد که از حضور در شوای وحدت اصولگرایان امتناع
کردند. اما ماجرای لیدری اصولگرایان تنها به اینجا ختم نمیشود. در درون
جریان اصولگرا هستند افرادی که به کل لیدری چهرههایی چون باهنر و حداد
عادل را قبول ندارند. از جمله ابوالقاسم رئوفیان، دبیرکل حزب اسلامی
ایرانزمین که در اینباره میگوید: اصولگرایان نه حدادعادل و نه
محمدرضاباهنر را به عنوان لیدر برنمیتابند. ذهنیت حاکم بر جریان
اصولگرایی، کار تیمی است. به همین دلیل اگر چهرههایی چون حدادعادل یا
باهنر بخواهند در قالب یک لیدر در فعالیتهای انتخاباتی نقشآفرینی کنند،
به طور حتم اصولگرایان با چنین چیزی کنار نمیآیند. حتی اگر دچار این توهم
باشند که «خیاط آتشبهاختیاری هستند که باید بر قامت اصولگرایان لباس
بدوزند» هم فعالیتهایشان به نتیجه نمیرسد و اصولگرایان به خواسته آنها تن
نمیدهند. پس بهتر است هر کدام از دوستان که با هدف تصمیمگیری یا لیدری
تلاشهایی را پیگیری میکنند با این واقعیت کنار بیایند که از جانب
اصولگراها پس زده خواهند شد.
ابوالقاسم رئوفیان با تاکید بر اینکه
«اتحاد انتخاباتی برای اصولگرایان محال است» میگوید: اینکه کسی یا کسانی
در ذهنشان تصور کنند جبهه اصولگرایی این فضا را دارد که با یک لیست مشترک
وارد رقابتهای انتخاباتی شود، تصور غلط و باطلی است. معلوم است سلیقههای
درون اصولگرایی که با هم اختلاف دارند و نشان دادهاند به هیچ وجه با
همدیگر دور یک میز نمینشینند، تحت هیچ شرایطی نمیتوانند اشتراک نظرشان
را به حالتی برسانند تا در قالب یک لیست مشترک وارد رقابتهای انتخاباتی
شوند. به همین دلیل تاکید بسیار میکنم که لیست مشترک برای اصولگرایان
محال است.
با توجه به همه مواردی که در بالا ذکر شد مشخص میشود که
امکان وحدت میان سیاستمداران جریان اصولگرایی امری دور از ذهن است. آنها
فکر که میکنند فضای انتخاباتی آینده به نفعشان خواهد بود اما برخلاف
ادعای اصولگرایان در انتخابات آینده نه تنها راه آسانی را در پیش ندارند
بلکه اتفاقا با یکسری موانع درونجریانی روبهرو هستند که در طی این سالها
هیچگاه موفق نشدهاند آنها را از پیش پای خود بردارند. به نظر میرسد
اصولگرایان نهتنها مشکلات خود را برطرف نکردهاند بلکه حتی به آنها نیز در
طول این سالها افزوده شده است و دچار تضاد منافع و اختلافات درونی خود
هستند و اتفاقا در آستانه انتخابات بیش از گذشته پررنگتر میشود.