شکاف طبقاتی در کشور و زندگی اشرافی عدهای هر روز بیشتر از دیروز خود را نشان میدهد. به نحوی که در مواردی حتی امکانات عمومی نیز در خدمت عدهای خاص قرار میگیرد تا آنان برای مخاطرات زندگی روزمره نیز خاطرشان مکدر نشود.
همدلی- ستاره لطفی- شکاف
طبقاتی در کشور و زندگی اشرافی عدهای هر روز بیشتر از دیروز خود را نشان
میدهد. به نحوی که در مواردی حتی امکانات عمومی نیز در خدمت عدهای خاص
قرار میگیرد تا آنان برای مخاطرات زندگی روزمره نیز خاطرشان مکدر نشود.آن
هم درست زمانی که بخش زیادی از جامعه درگیر تامین نیازهای اولیه خود هستند و
از مرتفع کردن نیازهای معیشتیشان نیز عاجز ماندهاند.
در جدیدترین
خبر از این دست، انتشار خبر تبدیل شدن آمبولانسهای اورژانس به ماشینهای
آژانس برای تردد عدهای خاص است تا راهکاری باشد برای دور زدن ترافیک و
همچنین عبور از خطوط ویژه که آنان راحتتر به قرارهای خود و مکانهای
مدنظرشان برسند.
دیروز رئیس اداره آمبولانس خصوصی ایران در گفتوگو با
ایسنا تائید کرد که عدهای از افراد پولدار در تهران برای فرار از ترافیک
این شهر از آمبولانس استفاده میکنند.به گفته مجتبی لهراسبی ، پلیس به
دلیل حجم کار نتوانسته است در زمینه جلوگیزی از این اقدام ممنوع همکاری
کند.
پیشتر نیز علی عبدالعالی، استاد دانشگاه، به رسانهها گفته بود:
«عدهای از معلمهای کنکور به آمبولانس خصوصی پول میدهند که آنها را از خط
ویژه از کلاس اول به کلاس بعدی برسانند که البته این پول در مقابل
شهریههای هنگفتی که میگیرند چیزی نیست.»
البته فقط معلمهای کنکور
نیستند که در استفاده از آمبولانس های خصوصی در مظان اتهام قرار
گرفتهاند. سلبریتیها نیز که معمولا اسمشان با زندگی لاکچری گره خورده
است از این قاعده مستثنی نیستند.
به گفته رییس اداره آمبولانس خصوصی
کشور برخی از سلبریتیهای معروف نیز از مشتریان پروپاقرص آمبولانسهای خود
آژانس پندار هستند. مجتبی لهراسبی همچنین بدون اشاره به جزئیات گفته که این
اقدام تنها محدود به این دو گروه نیست. وی گفته: این پدیده تا حدی وجود
دارد و به ما هم گزارش شده است، اما وضعیت به آن شدت مطرح شده، نیست. ما هم
در نظارتهایمان بر آمبولانسهای خصوصی این پدیده را مدنظر قرار داده
بودیم و دستورالعملهایی را برای پیشگیری از بروز این تخلف داشتیم.
البته
لهراسبی با بیان اینکه تردد نابجا با آمبولانسهای خصوصی فقط مختص قشری
خاص نیست، تلویحا به استفاده اقشار با نفوذ دیگری از آمبولانسهای خصوصی
اشاره کرده و گفته: «مشاهده شده که هر فردی اعم از هنرپیشههای خیلی معروف
و... هم این اقدام را انجام دادهاند؛ بنابراین این اقدام مختص قشر خاصی
نیست. در عین حال خوشبختانه این تخلف طی هفت تا هشت ماه اخیر که نظارتمان
افزایش یافته، کمتر هم شده است.»
لهراسبی در بخشی از صحبتهایش گفته
است: «این پدیده در هفت، هشت ماه اخیر کاهش پیدا کرده است». صحبت لهراسبی
و اشاره به زمان کاهش آن نشان میدهد که گویا استفاده افراد متمول و
پولدار از آمبولانس به جای خودرو شخصی یک پدیده نوظهور نیست و آنان مدتهاست
خودرو حمل بیمار را برای تردد در خدمت گرفتهاند.
استفاده شخصی از
آمبولانسهای حمل بیمار زمانی غمانگیزتر میشود که بدانیم که در همین
پایتخت پرطمطراق ایران که آمبولانسهای حمل بیمارش خودرو شخصی افراد پولدار
میشود، کمبود آمبولانس وجود دارد.
چندی پیش پیمان صابریان، رئیس
اورژانس تهران از کمبود حداقل ۲۷۰ آمبولانس پایتخت خبر داد و به رسانهها
گفت: « باید در شهر تهران حدود ۵۰۰ دستگاه آمبولانس داشته باشیم و این
درحالی است که تعداد آمبولانسهای اورژانس در تهران تنها ۲۳۰ دستگاه است که
تعدادی از آنها نیز فرسوده شده و نیاز به تعویض یا نوسازی دارند.»
البته
داستان ناوگان حمل و نقل شهری در پایتخت مانند هر موضوع دیگری، همواره با
پول گره خورده و در هر دوره زمانی نیز یک مدل حمل و نقل به عنوان کالایی
لوکس در خدمت افراد متمول قرار گرفته است.
در سالهای نه چندان دور
تاکسیهای شهری قدرت بلامنازع خیابانها بودند و در مقایسه با اتوبوسهای
شهری وسیله حمل و نقل لوکستری به حساب میآمدند. از آنجا که فرهنگ
استفاده از وسیله نقلیه در کشور ما همواره با موجودی جیب شهروندان رابطه
مستقیمی داشته است، افراد متمولتر در صورت استفاده نکردن از ماشین شخصی
خود با تاکسیهای نارنجی رنگ جابه جا میشدند و افراد ضعیفتر اتوبوس را
برای جابه جایی خود در سطح شهر انتخاب میکردند. هنوز زمان زیادی از
یکهتازی تاکسیهای نارنجی رنگ در خیابانها و معابر شهر نگذشته بود که
سروکله موسسههای اجاره اتومبیل پیدا شد.
با تولد آژانسهای اجاره
اتومبیل، تاکسیهای شهری مقداری عقب نشینی کردند و آژانسهای اتومبیل
اجارهای به عنوان کالای لوکس در حوزه حمل و نقل به افراد پولدار خدمات
ارائه میداد.
با ظهور تاکسیهای اینترنتی که قیمت مناسبتری نسبت به
موسسههای اجاره اتومبیل داشتند، عمر آژانسهای اجاره اتومبیل نیز به سر
آمد و تاکسیهای اینترنتی خیابانها را به قرق خود درآوردند، بنابراین با
توجه به فراوانی تاکسیهای اینترنتی و همچنین قیمت مناسب آن، دیگر نه فقط
افراد متمول بلکه بخش زیادی از جامعه امکان استفاده از ان را به دست آوردند
و دیگر این تاکسیها مزیت خاصی را ایجاد نمی کردند، بلکه عبور از مانع
ترافیک یا خطوط ویژه میتوانست مزیت رقابتی را ایجاد کند.
از آن جا که
افراد متمول و خاص همواره در تلاش هستند ضمن حفظ فاصله خود با سایر
شهروندان، همیشه چند قدم از آنان نیز جلوتر باشند، این بار چشم طمع یه
وسیله نقلیهای دوختهاند که نه تنها وظیفهاش جابه جایی مسافر در شهر
نیست، بلکه اسمش با «بیمار» و «بیمارستان» گره خورده است.
امروزه
آمبولانسهای حمل بیمار برای برخی از مسافران خاص و لاکچری از سلبریتیها
گرفته تا معلمان خصوصی کنکور و ... حکم خودرو موسسههای اجاره اتومبیل را
دارد و «آمبولانس خصوصی»، مامنی شده تا مسافران خاص بتوانند راحتتر از
ترافیک پایتخت وخطوط ویژه گذر کنند.
در حالی که در کشور عدهای
آمبولانسهای حمل بیمار را وسیله تردد خود قرار دادهاند که طبق بند پنجم
ماده سه آییننامه آمبولانسهای خصوصی، خروج آمبولانس از مراکز خدمات
آمبولانس خصوصی و تردد در سطح شهر باید بر اساس ماموریت حمل بیمار و با
داشتن برگه ماموریت با زمان مشخص باشد و استفاده از آمبولانس در سایر موارد
غیر موجه، ممنوع است.
اما اکنون گویا پولِ قشری خاص به مذاق بخشی از
گردانندگان آمبولانسهای خصوصی خوش آمده و آمبولانسهای خصوصی خوردرو شخصی
برخی از سلبریتیها، معلمین خصوصی و ... شدهاند.
به خدمت گرفتن
آمبولانسهای خصوصی برای تردد افراد پولدار ضمن این که با عدالت اجتماعی
همخوانی ندارد،باعث بیاعتمادی مردم به نظام سلامت کشور نیز میشود.
واقعیت
این است که چند سالی میشود به صورت چراغ خاموش میان اغلب افراد جامعه
با برخی آقازادهها یا طبقهای که امکانات عمومی کشور را به خدمت شخصی خود
درآوردهاند، تقابل و جنگ پنهانی شکل گرفته است و هر از چندگاهی این
تقابلهای به سطح جامعه نیز کشیده میشود یا حداقل به کری خواندن یا ناسزا
گفتن در شبکههای اجتماعی منجر میشود.
اکنون تردد افراد خاص و لاکچری
نیز بوسیه آمبولانسهای که طبق قانون باید در خدمت بیماران باشند، نمونه
دیگری از به خدمت گرفتن امکانات کشور توسط این افراد است که میتواند به
تقابلهای موجود عمق بیشتری ببخشد.
بدون تردید اگر این روند ادامه
داشته باشد و آمبولانسهای خصوصی برای به دست آوردن درآمد هنگفت از این راه
و همچنین پلیس به خاطر بالا بودن حجم کاری و وقت نداشتن برخورد قاطعی با
این پدیده نه چندان نوظهور نکنند، کمترین تقابل یا واکنش شهروندان با این
پدیده این است که دیگر به زوزه آمبولانسهای حمل بیمار برای تردد توجه
نکنند. چرا که با بلند شدن هر آژیر خطری از آمبولانسها اغلب به جای این که
فکر کنند جان فردی در خطر است و بیماری اورژانسی در آن نیازمند دریافت
خدمات درمانی است، برای آنان این ذهنیت ایجاد میشود که آقازاده یا فردی
متمول با لباس اتو کشیده منتظر است ماشینها با کنار کشیدن از مسیر خودرو
حامل وی، او را در زود رسیدن به سر قرارش یاری کنند. قراری که شاید
میلیاردها تومان برای او سودآوری داشته باشد تا این شکاف طبقاتی همواره
پابرجا بماند.
ناگفته پیداست که دود ایجاد این ذهنیت به چشم بیمارانی
میرود که برای رفتن به بیمارستان و مداوای درد اورژانسی خود چشم امید به
خودروهای اورژانس دوختهاند.